اختلالات شخصیت بر مبنای DSM-5

اختلالات شخصیت بر مبنای DSM-5


اختلالات شخصیتی چه هستند؟

اختلالات شخصیت گروهی از بیماری‌های روانشناختی هستند که در پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM-5 مورد بررسی و توصیف قرار گرفته‌اند. این اختلالات، که شامل ده نوع مختلف است، از طریق الگوهای مزمن و عمیق در افکار، احساسات و رفتارهای فرد که معمولاً از دوران نوجوانی شروع شده و در بزرگسالی ادامه می‌یابد، شناخته می‌شوند. این ویژگی‌های شخصیتی می‌توانند به اندازه‌ای شدید باشند که تعاملات اجتماعی فرد را مختل کرده و باعث ناراحتی قابل توجه یا کاهش کارایی در زمینه‌های مهم زندگی شوند.

در DSM-5، اختلالات شخصیت بر اساس خصوصیات مشترک به سه دسته یا خوشه تقسیم شده‌اند. این تقسیم‌بندی به متخصصان کمک می‌کند تا با درک بهتری از الگوهای رفتاری و احساسی مرتبط، رویکردهای درمانی مناسبی را برای مدیریت و بهبود شرایط افراد مبتلا طراحی کنند. برخورد با این اختلالات اغلب شامل روان‌درمانی، دارو درمانی و تکنیک‌های تغییر سبک زندگی است، با هدف کاهش تأثیر این الگوهای شخصیتی بر زندگی روزمره افراد و بهبود توانایی آنها در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران.

خوشه A

خوشه یا کلاستر A در طبقه‌بندی اختلالات شخصیتی به مجموعه‌ای از رفتارهای خاص و بیرون از عرف اشاره دارد. این نوع اختلالات به طور معمول با مشکلات جدی در برقراری و حفظ روابط اجتماعی همراه است، زیرا رفتارهای مبتلایان ممکن است به نظر دیگران عجیب، مرموز یا منزوی باشد.

  • اختلال شخصیت پارانوئید از جمله این دسته است که تقریباً 1.21٪ تا 4.4٪ از جمعیت بالغ در ایالات متحده را دربرمی‌گیرد. افراد مبتلا به این اختلال به طور دائمی نسبت به دیگران بی‌اعتماد هستند و همیشه در هراس از فریب خوردن یا مورد استفاده قرار گرفتن توسط دیگران، از جمله افراد نزدیک به خود مانند خانواده و دوستان، هستند.
  • اختلال شخصیت اسکیزوئید دیگری از این گروه است که به ویژه با عزلت اجتماعی و بی‌علاقگی به دیگران مشخص می‌شود. این اختلال بیشتر بر مردان تأثیر می‌گذارد. مبتلایان اغلب به عنوان افرادی سرد و گوشه‌گیر توصیف شده و به ندرت روابط نزدیک با دیگران دارند و ممکن است به تفکرات درون‌گرایانه و خیال‌پردازی‌ها دچار باشند.
  • اختلال شخصیت اسکیزوتایپال نیز شامل ویژگی‌هایی چون گفتار، رفتار و ظاهر نامتعارف، باورهای غیرمعمول و دشواری در برقراری ارتباطات می‌شود، که این ویژگی‌ها موانعی برای تعاملات اجتماعی فراهم می‌کنند.

خوشه B

خوشه یا کلاستر B از اختلالات شخصیتی، مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و رفتارهای بروز شدید و غیرمعمول را شامل می‌شود. افراد مبتلا به این نوع اختلالات ممکن است رفتارهایی نمایشی، تکانشی یا خلافکارانه نشان دهند و در تجربه احساسات شدید یا ناپایداری عاطفی بسر ببرند.

در این دسته بندی، چهار نوع اصلی از اختلالات شخصیتی قرار دارند:

  • اختلال شخصیت ضد اجتماعی: این اختلال معمولاً از دوران کودکی خود را نشان می‌دهد و تا به بلوغ و بزرگسالی تداوم می‌یابد. نشانه‌های آن شامل بی‌تفاوتی نسبت به قوانین و هنجارهای اجتماعی و فقدان احساس پشیمانی یا مسئولیت در قبال دیگران است.
  • اختلال شخصیت مرزی (BPD): این حالت با ناپایداری چشمگیر در روابط، تصویر شخصی، احساسات و رفتارهای تکانشی مشخص می‌شود. افراد مبتلا به BPD ممکن است در حفظ ثبات در تعاملات بین‌فردی و کنترل احساسات خود دچار مشکل شوند.
  • اختلال شخصیت نمایشی : افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی (هیستریونیک) تمایل دارند که مرکز توجه باشند و ممکن است برای جذب توجه دیگران به رفتارهای اغراق‌آمیز یا نامناسب متوسل شوند. این اختلال با نمایش هیجانات شدید و تلاش برای برقراری ارتباطات سطحی و ظاهری مشخص می‌شود.
  • اختلال شخصیت خودشیفته: این حالت با خودمحوری بالا، تصور بزرگنمایی‌شده از خود و کمبود همدلی با دیگران همراه است. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است در پی تأیید و تحسین دائمی از سوی دیگران باشند و در مقابل نقد بسیار آسیب‌پذیر و حساس هستند.
این مطلب را هم بخوانید:  اختلال شخصیت اسکیزوئید

تشخیص و درمان این اختلالات نیازمند مراجعه به متخصصان روان‌شناسی یا روان‌پزشکی است، و معمولاً از طریق مشاوره و گاهی دارو درمانی پیگیری می‌شود.

خوشه C

نشانه بارز خوشه یا کلاستر C اختلالات شخصیتی اضطراب و ترس است. افراد مبتلا به این نوع اختلالات شخصیتی معمولاً احساسات شدیدی از اضطراب و ترس دارند که به شکل‌های مختلف بروز می‌یابد.

  • اختلال شخصیت اجتنابی: این اختلال منجر به الگوهایی از بازداری اجتماعی می‌شود که بر پایه ترس از نقد و بی‌کفایتی شکل می‌گیرد. افراد مبتلا به این اختلال اغلب از تعاملات اجتماعی دوری می‌کنند تا از تجربه رد شدن و انتقاد جلوگیری کنند.
  • اختلال شخصیت وابسته: بیشتر با ترس از تنها ماندن شناخته می‌شود. این افراد تمایل دارند به طور مفرط به دیگران وابسته شوند و اغلب اقداماتی انجام می‌دهند تا مطمئن شوند که دیگران همواره در دسترس برای حمایت و مراقبت از آن‌ها هستند.
  • اختلال شخصیت وسواسی فکری: افراد دچار این اختلال به شدت به دنبال نظم، کمال‌گرایی و کنترل در تمام جنبه‌های زندگی خود هستند. این اختلال با اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) اشتباه گرفته می‌شود، اما در حقیقت با آن تفاوت‌های بنیادین دارد.

هر سه اختلال در خوشه C نشان‌دهنده تلاش فرد برای کنار آمدن با اضطراب و ترس‌های فراگیر است که می‌تواند بر کیفیت زندگی و تعاملات اجتماعی فرد تأثیر بگذارد.

علائم

اختلالات شخصیت معمولاً در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی ظاهر می شوند، در طول سالیان متمادی ادامه می یابند و می توانند باعث ناراحتی زیادی شوند. آنها به طور بالقوه می توانند باعث درگیری شدید با افراد دیگر شوند و بر روابط، موقعیت های اجتماعی و اهداف زندگی تأثیر بگذارند. افراد مبتلا به اختلالات شخصیت اغلب متوجه نمی شوند که مشکلاتی دارند و اغلب برای اطرافیان خود (از جمله پزشکان) گیج کننده و ناامید کننده هستند.

علائم مشخص اختلالات شخصیت را می توان به دو دسته تقسیم کرد: هویت شخصی و عملکرد بین فردی.

مشکلات خودشناسی عبارتند از:

  • خودانگاره ناپایدار
  • ناسازگاری در ارزش ها، اهداف و ظاهر

مشکلات بین فردی عبارتند از:

  • بی احساس بودن نسبت به دیگران (ناتوانی در همدلی)
  • مشکل در شناخت مرزهای بین خود و دیگران
  • سبک های ارتباط ناسازگار، جدا، بیش از حد احساسی، توهین آمیز یا غیرمسئولانه

تشخیص

طبق DMS-5، یک فرد برای تشخیص اختلال شخصیت باید معیارهای زیر را داشته باشد :

  • الگوهای رفتاری مزمن و فراگیر که بر عملکرد اجتماعی، کار، مدرسه و روابط نزدیک تأثیر می گذارد
  • علائمی که دو یا چند مورد از چهار حوزه زیر را تحت تأثیر قرار می دهند: افکار، احساسات، عملکرد بین فردی، کنترل تکانه
  • شروع الگوهای رفتاری که می تواند به نوجوانی یا اوایل بزرگسالی بازگردد
  • الگوهای رفتاری که با هیچ اختلال روانی، مصرف مواد یا شرایط پزشکی قابل توضیح نیست

تشخیص های افتراقی

قبل از اینکه پزشک بتواند اختلال شخصیت را تشخیص دهد، باید یک  تشخیص افتراقی انجام دهد  تا سایر اختلالات یا شرایط پزشکی را که ممکن است باعث بروز علائم شوند، رد کند.

این مطلب را هم بخوانید:  اختلال شخصیت ضداجتماعی

تشخیص افتراقی بسیار مهم است اما می تواند دشوار باشد زیرا اختلالات شخصیت معمولاً  با سایر بیماری های روانی نیز همراه است . فردی که معیارهای یک اختلال شخصیت را دارد، اغلب معیارهای یک یا چند اختلال شخصیت دیگر را نیز دارد.

علل

اختلالات شخصیت تبعیض قائل نمی شوند. تقریباً 10٪ از جمعیت عمومی و بیش از نیمی از بیماران روانپزشکی در محیط های بالینی دارای اختلال شخصیت هستند.

اگرچه کارشناسان هنوز به طور کامل علل اختلالات شخصیت را درک نکرده اند، اما معتقدند که هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی در آن نقش دارند.

تقریباً 50 درصد از اختلالات شخصیت به عوامل ژنتیکی و سابقه خانوادگی نسبت داده می شود. 1 آسیب‌پذیری‌های ژنتیکی ممکن است افراد را مستعدتر به این شرایط کند، در حالی که تجربیات و سایر عوامل محیطی ممکن است به عنوان محرک در ایجاد اختلال شخصیت عمل کنند.

همچنین ارتباط معنی داری بین سابقه ترومای دوران کودکی و همچنین آزار کلامی وجود دارد. یک مطالعه نشان داد که کودکانی که آزار کلامی را تجربه می‌کنند، سه برابر بیشتر در معرض اختلالات شخصیت مرزی، خودشیفته، وسواس فکری-اجباری یا پارانوئید در بزرگسالی هستند.

واکنش‌پذیری بالا در کودکان، از جمله حساسیت به نور، صدا، بافت و سایر محرک‌ها نیز با برخی اختلالات شخصیتی مرتبط است.

درمان

در مقایسه با اختلالات خلقی مانند افسردگی بالینی و اختلال دوقطبی، از نظر تاریخی مطالعات نسبتا کمی در مورد چگونگی درمان موثر اختلالات شخصیت وجود داشته است. بسیاری از متخصصان بر این باورند که درمان اختلالات شخصیت دشوار است، زیرا طبق تعریف، الگوهای شخصیتی قدیمی هستند. با این حال، تعداد فزاینده ای از درمان های مبتنی بر شواهد وجود دارد که برای اختلالات شخصیت موثر هستند.

به طور کلی هدف از درمان اختلال شخصیت شامل موارد زیر است:

  • کاهش ناراحتی ذهنی و علائمی مانند اضطراب و افسردگی
  • کمک به افراد برای درک جنبه‌ای از مشکلاتشان که درون خودشان است
  • تغییر رفتارهای ناسازگار و نامطلوب اجتماعی، از جمله بی پروایی، انزوای اجتماعی، عدم ابراز وجود، و طغیان خلق و خوی
  • اصلاح ویژگی های شخصیتی مشکل ساز مانند وابستگی، بی اعتمادی، تکبر و دستکاری

روان درمانی

اتحاد ملی بیماری های روانی آمریکا (NAMI) انواع مختلفی از روان درمانی را که ممکن است در درمان اختلالات شخصیت مفید باشد فهرست می کند :

  • رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) ، که مهارت‌های مقابله و راهبردهایی را برای مقابله با تمایلات مربوط به خودآزاری و خودکشی، تنظیم احساسات و بهبود روابط آموزش می‌دهد.
  • رفتار درمانی شناختی (CBT) که هدف آن همانطور که توسط NAMI بیان شده است “شناخت افکار منفی و یادگیری راهبردهای مقابله ای موثر” است.
  • درمان مبتنی بر ذهنیت (MBT) که به افراد می آموزد تا به حالات درونی ذهن خود و دیگران توجه کنند و در مورد آنها فکر کنند.
  • درمان روان پویشی، که تاکید زیادی بر  ضمیر ناخودآگاه دارد ، جایی که احساسات، امیال و افکار ناراحت‌کننده‌ای که برای ما بسیار دردناک است که مستقیماً به آنها نگاه کنیم، قرار دارند.
  • خانواده درمانی ، که طی آن اعضای خانواده یاد می گیرند که واکنش های ناسالم را نسبت به یکدیگر تغییر دهند و مهارت های ارتباط موثر را بیاموزند.
این مطلب را هم بخوانید:  اختلال شخصیت اسکیزوتایپال

تعامل

یادگیری نحوه کنار آمدن با اختلال شخصیت کلیدی برای بهترین عملکرد شماست. علاوه بر جست‌وجوی حمایت حرفه‌ای، مهم است که با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده حامی تماس بگیرید که می‌تواند در زمانی که با احساسات قوی دست و پنجه نرم می‌کنید کمک کند. اگر کسی را در ذهن ندارید که حامی باشد و در بحران هستید، با اورژانس اجتماعی تماس بگیرید .

  • متخصص شوید . هرچه بیشتر در مورد وضعیت خود بدانید، بهتر می توانید علائم را درک کرده و با آنها کنار بیایید. آموزش در مورد وضعیت شما همچنین می تواند به شما انگیزه برای ادامه دوره درمان کمک کند.
  • نقش فعالی در درمان خود داشته باشید . در طول جلسات درمانی و بعد از آن، زمانی را برای فکر کردن به اهداف درمانی خود اختصاص دهید. حتی اگر احساس خوبی ندارید، بدون صحبت با متخصص مراقبت های بهداشتی، جلسات خود را نادیده نگیرید یا مصرف داروهای خود را متوقف نکنید. به طور مشابه، حتماً به قرارهای منظم پایبند باشید.
  • استراتژی های خودمراقبتی را تمرین کنید . ورزش منظم و برنامه غذایی و خواب مداوم می تواند به جلوگیری از نوسانات خلقی و مدیریت اضطراب، استرس و افسردگی کمک کند. همچنین پرهیز از مواد مخدر و الکل که می توانند علائم را بدتر کنند و با داروها تداخل داشته باشند، مهم است.

در نهایت

اگر یکی از عزیزانتان مبتلا به اختلال شخصیت است، ممکن است صحبت با یک متخصص سلامت روان نیز برایتان مفید باشد. یک متخصص می تواند به شما در یادگیری مهارت های مقابله و چگونگی تعیین حد و مرز و تمرین استراتژی های مراقبت از خود کمک کند. گروه درمانی و گروه های حمایتی نیز ممکن است منابع مفیدی برای حمایت و کسب اطلاعات ارزشمند باشند.

سید مسعود علوی پور
منابع

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *