اثر لنگر انداختن چیست؟

اثر لنگر انداختن چیست: چرا همیشه به اولین اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم وابسته می‌شویم؟

اثر لنگر انداختن (Anchoring Bias) یک پدیده روانشناختی و یک سوگیری شناختی است که باعث می‌شود افراد به شدت تحت تأثیر اولین اطلاعات یا اعداد داده شده قرار گیرند. این اطلاعات اولیه به عنوان “لنگر” عمل کرده و باعث می‌شود که افراد اطلاعات جدید را در زمینه این لنگر تفسیر کنند، به جای اینکه آنها را به طور مستقل و عینی بررسی کنند. این پدیده توسط آموس تورسکی و دنیل کانمن معرفی شد و تأثیرات آن در مطالعات مختلف تأیید شده است.

جایی که این اثر رخ می‌دهد

این اثر در تمامی جنبه‌های زندگی ما مشاهده می‌شود. از خرید کردن و مذاکره گرفته تا برنامه‌ریزی پروژه‌ها و حتی سیستم قضایی. در هر یک از این زمینه‌ها، اثر لنگر انداختن می‌تواند تأثیرات عمیقی داشته باشد.

  1. خرید و تجارت: اولین قیمتی که برای یک کالا مشاهده می‌شود می‌تواند به عنوان لنگر عمل کند و قضاوت ما درباره ارزش واقعی آن کالا را تحت تأثیر قرار دهد. به عنوان مثال، اگر اولین قیمتی که می‌بینیم 200 هزار تومان باشد، این عدد به عنوان یک مرجع ذهنی باقی می‌ماند و تخفیف‌های بعدی بر اساس آن قضاوت می‌شود. حتی اگر قیمت اصلی محصول پایین‌تر از این باشد، تخفیف‌های ارائه شده در ذهن مشتریان ارزش بیشتری پیدا می‌کند.
  2. مذاکرات: در مذاکرات، اولین پیشنهادی که داده می‌شود، می‌تواند به عنوان لنگر عمل کرده و تمامی مذاکرات بعدی را تحت تأثیر قرار دهد. به عنوان مثال، اگر در یک مذاکره کاری، پیشنهاد اولیه حقوق 20 میلیون در ماه باشد، حتی اگر پیشنهادات بعدی کمتر یا بیشتر از این مقدار باشد، مذاکرات حول محور این عدد اولیه خواهد چرخید.
  3. سیستم قضایی: در سیستم قضایی، تقاضاهای دادستان‌ها و وکلا برای مجازات‌های خاص می‌تواند به عنوان لنگر عمل کرده و بر قضاوت نهایی تأثیر بگذارد. تحقیقات نشان داده است که این تقاضاها می‌تواند تصورات قاضی را درباره یک پرونده جنایی رنگ‌آمیزی کند و قضاوت آن‌ها را به شدت منحرف کند.

تأثیرات فردی

اثر لنگر انداختن می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌های فردی تأثیرات عمده‌ای داشته باشد. وقتی به یک عدد یا برنامه خاص لنگر می‌اندازیم، همه اطلاعات جدید را از طریق چارچوب اولیه‌ای که در ذهن خود ایجاد کرده‌ایم فیلتر می‌کنیم. این امر می‌تواند باعث شود که تمایلی به تغییر برنامه‌هایمان نداشته باشیم، حتی اگر شرایط این تغییرات را لازم بداند.

به عنوان مثال، در مطالعه‌ای که توسط کانمن و تورسکی انجام شد، شرکت‌کنندگان باید تخمین می‌زدند که حاصل ضرب یک سری از اعداد چقدر است. گروهی که با عددهای بزرگ‌تر شروع کردند، تخمین‌های بسیار بالاتری نسبت به گروهی که با عددهای کوچک‌تر شروع کردند، ارائه دادند. این نشان‌دهنده تأثیر اولیه اعداد (لنگر) بر تخمین نهایی بود.

تأثیرات سیستمیک

اثر لنگر انداختن می‌تواند منجر به بروز بسیاری از سوگیری‌های شناختی دیگر مانند سوگیری برنامه‌ریزی و اثر توجه شود. این اثر می‌تواند حتی بر تصمیمات قضایی نیز تأثیر بگذارد. تحقیقات نشان داده است که احکام صادر شده توسط هیئت منصفه و قضات می‌تواند تحت تأثیر ارائه یک لنگر قرار گیرد.

به عنوان مثال، در تحقیقی که توسط تورسکی و کانمن انجام شد، از دو گروه از شرکت‌کنندگان خواسته شد که حاصل ضرب ۱×۲×۳×۴×۵×۶×۷×۸ و ۸×۷×۶×۵×۴×۳×۲×۱ را تخمین بزنند. نتایج نشان داد که گروهی که با عددهای بزرگ‌تر شروع کردند، تخمین‌های بسیار بالاتری نسبت به گروهی که با عددهای کوچک‌تر شروع کردند، ارائه دادند. این نشان‌دهنده تأثیر اولیه اعداد (لنگر) بر تخمین نهایی بود.

تأثیر بر محصولات

اثر لنگر انداختن بر نحوه درک ارزش یک محصول و مقایسه آن با گزینه‌های دیگر تأثیر می‌گذارد. در زمینه قیمت‌گذاری، ارائه تخفیف و فروش نمونه‌هایی از چگونگی استفاده از اثر لنگر انداختن هستند. اگر مشتری ابتدا با قیمت اصلی محصول مواجه شود، این عدد به عنوان لنگر عمل کرده و تخفیف را به عنوان یک معامله عالی ارزیابی می‌کند. اما اگر ابتدا با قیمت تخفیف‌خورده مواجه شود، بازگشت به قیمت استاندارد ممکن است غیرمنصفانه به نظر برسد.

برای مثال، فروشگاه‌ها اغلب از این اثر برای جذب مشتریان استفاده می‌کنند. آنها قیمت اصلی محصولات را به عنوان لنگر استفاده می‌کنند و سپس تخفیف‌های ویژه‌ای ارائه می‌دهند. مشتریان با دیدن این تخفیف‌ها، محصول را به عنوان یک معامله عالی می‌خرند، حتی اگر قیمت تخفیف‌خورده هنوز بالاتر از قیمت واقعی بازار باشد.

اثر لنگر انداختن و هوش مصنوعی

پاسخ‌هایی که از مدل‌های یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی دریافت می‌کنیم، می‌تواند اثر لنگر انداختن را تحریک کند و بر تصمیم‌گیری ما تأثیر بگذارد. پاسخی که توسط یک ابزار هوش مصنوعی ارائه می‌شود، می‌تواند ادراک ما را منحرف کند و ما را به اولین جوابی که دریافت می‌کنیم، لنگر بیاندازد. به عنوان مثال، اگر هوش مصنوعی به شما بگوید که قیمت مناسب برای یک کالا ۱۰۰ دلار است، احتمال زیادی وجود دارد که شما آن را به عنوان یک مرجع قیمتی در نظر بگیرید، حتی اگر بعداً اطلاعات دیگری دریافت کنید که نشان دهد قیمت مناسب‌تر کمتر است.

چرا این اتفاق می‌افتد

اثر لنگر انداختن یکی از قوی‌ترین اثرات در روانشناسی است. مطالعات زیادی تأثیرات آن را تأیید کرده‌اند و نشان داده‌اند که ما اغلب تحت تأثیر مقادیری قرار می‌گیریم که حتی مربوط به وظیفه‌ای که در دست داریم نیستند. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده‌اند که حتی اعدادی که تصادفی هستند، مانند دو رقم آخر شماره امنیت اجتماعی، می‌توانند بر تصمیمات مالی افراد تأثیر بگذارند. در آزمایشی دیگر، از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا سن مرگ گاندی را تخمین بزنند. به یک گروه گفته شد که آیا گاندی قبل از ۹ سالگی مرده است یا بعد از ۱۴۰ سالگی؟ این سوال بی‌معنی بود، اما جواب‌های گروه‌ها نشان داد که لنگرهای اولیه حتی در شرایط غیرمنطقی نیز تأثیرگذار هستند.

اهمیت این موضوع

اثر لنگر انداختن یکی از فراگیرترین سوگیری‌های شناختی است. چه در حال تعیین یک برنامه برای پروژه‌ای باشیم و چه در حال تصمیم‌گیری درباره بودجه‌ای معقول، این سوگیری می‌تواند دیدگاه ما را منحرف کرده و باعث شود به یک عدد یا ارزش خاص بچسبیم، حتی وقتی که این تصمیم غیرمنطقی است. برای مثال، در مواردی که نیاز به تصمیم‌گیری سریع داریم، مانند عملیات اورژانسی پزشکی، اثر لنگر انداختن می‌تواند به تصمیمات نادرست منجر شود. بنابراین، آگاهی از این اثر و تلاش برای مقابله با آن اهمیت زیادی دارد.

چگونه از آن اجتناب کنیم

اجتناب کامل از اثر لنگر انداختن ممکن است غیرممکن باشد، اما می‌توان با استفاده از راهکارهایی تأثیر آن را کاهش داد. یکی از راه‌های اثبات شده برای مقابله با این اثر، یافتن دلایلی است که نشان می‌دهد لنگر برای وضعیت فعلی مناسب نیست. همچنین، در نظر گرفتن گزینه‌های متعدد و مقابله با ایده‌ها و چالش‌های مختلف می‌تواند به کاهش تأثیر این سوگیری کمک کند. به عنوان مثال، در مذاکرات، قبل از شروع بحث، به خود یادآوری کنید که اولین پیشنهاد لزوماً بهترین یا منطقی‌ترین نیست و باید با دیدی بازتر به موضوع نگاه کنید.

چگونه این ماجرا آغاز شد

اولین اشاره به اثر لنگر انداختن در یک مطالعه در سال ۱۹۵۸ توسط مظفر شریف، دنیل تاب و کارل هوولند صورت گرفت. این محققان اصطلاح “لنگر” را برای توصیف چگونگی تأثیر یک وزن افراطی بر قضاوت‌ها استفاده کردند. این اثر به عنوان یک سوگیری که تصمیم‌گیری را تحت تأثیر قرار می‌دهد تا اواخر دهه ۱۹۶۰ شناخته نشده بود و در دهه ۱۹۷۰ دانیل کانمن و آموس تورسکی با معرفی فرضیه لنگر-و-تنظیم به توضیح این پدیده پرداختند.

مثال‌ها

مثال ۱ – لنگرها در دادگاه در سیستم قضایی، تقاضاهای دادستان‌ها و وکلا برای مجازات‌های خاص می‌تواند به عنوان لنگر عمل کند و بر قضاوت نهایی تأثیر بگذارد. تحقیقات نشان داده است که این تقاضاها می‌تواند تصورات قاضی را درباره یک پرونده جنایی رنگ‌آمیزی کند و قضاوت آن‌ها را به شدت منحرف کند. به عنوان مثال، در تحقیقی، از دو گروه شرکت‌کننده خواسته شد تا درباره مجازات یک متهم تصمیم بگیرند. گروه اول با پیشنهاد مجازات سنگین‌تری روبرو شدند و گروه دوم با مجازات سبکتری. نتایج نشان داد که گروه اول تمایل بیشتری به تعیین مجازات سنگین‌تر داشتند.

مثال ۲ – لنگر انداختن و اندازه‌های غذا اثر لنگر انداختن می‌تواند توضیح دهد که چرا افراد هنگام مواجهه با یک وعده غذایی بزرگ‌تر بیشتر می‌خورند. در یک مطالعه، شرکت‌کنندگان تخمین می‌زدند که چه مقدار غذا می‌خورند و نتایج نشان داد که پیش‌بینی‌هایشان تحت تأثیر اندازه وعده غذایی که به آن‌ها داده شده بود قرار گرفته است.

مثال ۳ – لنگر انداختن در فروش خودرو یکی دیگر از مثال‌های معروف اثر لنگر انداختن در فروش خودروها مشاهده می‌شود. وقتی یک فروشنده خودرو، قیمت اولیه‌ای بالا را به عنوان قیمت پیشنهادی ارائه می‌دهد، خریدار معمولاً این قیمت را به عنوان مبنایی برای مذاکرات در نظر می‌گیرد. حتی اگر خریدار تلاش کند تا قیمت را پایین بیاورد، اغلب نهایی شدن معامله با قیمتی نزدیک به لنگر اولیه همراه خواهد بود.

مثال ۴ – لنگر انداختن در مذاکرات حقوق در مذاکرات حقوق، اولین عددی که به عنوان حقوق پیشنهادی مطرح می‌شود، می‌تواند به عنوان لنگر عمل کند و تمامی مذاکرات بعدی را تحت تأثیر قرار دهد. اگر یک کارمند درخواست حقوق بالاتری کند، حتی اگر کارفرما تمایل به پرداخت آن نداشته باشد، مذاکرات حول محور این عدد اولیه خواهد چرخید و احتمال دارد که حقوق نهایی بالاتر از چیزی باشد که کارفرما در ابتدا در نظر داشت.

مثال ۵ – لنگر انداختن در برنامه‌ریزی پروژه اثر لنگر انداختن می‌تواند در برنامه‌ریزی پروژه‌ها نیز مشاهده شود. وقتی تخمین اولیه برای مدت زمان یا هزینه یک پروژه ارائه می‌شود، این تخمین به عنوان لنگر عمل می‌کند و تغییر آن حتی در مواجهه با اطلاعات جدید دشوار می‌شود. این می‌تواند منجر به برنامه‌ریزی نادرست و تأخیرهای پروژه شود.

چگونگی کاهش اثر لنگر انداختن

۱. آگاهی و آموزش اولین گام در کاهش اثر لنگر انداختن، آگاهی از وجود این سوگیری است. آموزش افراد درباره این اثر و نحوه تأثیر آن بر تصمیم‌گیری‌ها می‌تواند به کاهش تأثیر آن کمک کند. وقتی افراد از وجود این اثر آگاه باشند، می‌توانند به طور آگاهانه‌تر از آن اجتناب کنند.

۲. استفاده از اطلاعات چندگانه یکی از روش‌های مؤثر برای مقابله با اثر لنگر انداختن، استفاده از منابع اطلاعاتی متعدد و متنوع است. با بررسی اطلاعات از چندین منبع و در نظر گرفتن دیدگاه‌های مختلف، می‌توان از تأثیر لنگر اولیه کاست.

۳. بازنگری و تجدید نظر تشویق به بازنگری و تجدید نظر در تصمیمات می‌تواند به کاهش اثر لنگر انداختن کمک کند. این شامل بررسی مجدد تصمیمات پس از جمع‌آوری اطلاعات جدید و تغییر برنامه‌ها بر اساس داده‌های به‌روز شده است.

۴. شبیه‌سازی و تحلیل‌های سناریویی استفاده از شبیه‌سازی‌ها و تحلیل‌های سناریویی می‌تواند به افراد کمک کند تا تأثیر لنگرها را بر تصمیمات خود ببینند و راهکارهای بهتری برای مقابله با آن‌ها بیابند. این روش‌ها به شناسایی نقاط ضعف در تصمیم‌گیری و ارائه راه‌حل‌های جایگزین کمک می‌کند.

اثر لنگر انداختن یکی از فراگیرترین سوگیری‌های شناختی است که می‌تواند بر تصمیم‌گیری‌های ما در زمینه‌های مختلف تأثیر بگذارد. این اثر می‌تواند دیدگاه ما را منحرف کرده و باعث شود به یک عدد یا ارزش خاص بچسبیم، حتی وقتی که این تصمیم غیرمنطقی است. با آگاهی از این اثر و استفاده از راهکارهای مناسب، می‌توان تأثیر آن را کاهش داد و تصمیمات بهتری گرفت.

سید مسعود علوی پور

اثر بنجامین فرانکلین

اثر بنجامین فرانکلین چیست؟

اثر بنجامین فرانکلین توضیح می‌دهد که چگونه انجام دادن یک لطف برای کسی می‌تواند باعث شود که نسبت به آن شخص احساس مثبتی پیدا کنیم. این پدیده به نام بنجامین فرانکلین، یکی از بنیان‌گذاران ایالات متحده آمریکا، نامگذاری شده است که در خودزندگینامه‌اش به این مفهوم اشاره کرده است. او معتقد بود که انجام یک لطف کوچک برای دیگران می‌تواند منجر به افزایش محبت و دوستی بین افراد شود. بنجامین فرانکلین می‌گوید: “کسی که در حق تو لطفی کرده است بیشتر مایل است در حقت لطف دیگری بکند تا کسی که تو در حقش لطفی کرده باشی.”

جایی که این اثر رخ می‌دهد

این اثر می‌تواند در محیط‌های مختلفی رخ دهد، از جمله محل کار، خانواده و حتی در تعاملات اجتماعی روزمره. در محیط‌های کاری، این اثر می‌تواند به بهبود روابط بین همکاران و افزایش همکاری‌ها منجر شود. در جوامع بزرگتر، این اثر می‌تواند به تقویت همکاری و همبستگی اجتماعی کمک کند.

تأثیرات فردی

در سطح فردی، اثر بنجامین فرانکلین می‌تواند به طور قابل توجهی بر نحوه‌ی درک و تعامل ما با دیگران تأثیر بگذارد. زمانی که لطفی برای کسی انجام می‌دهیم، حتی اگر در ابتدا احساس قوی نسبت به او نداشته باشیم، تمایل بیشتری به دوست داشتن و اعتماد به آن شخص پیدا می‌کنیم. این امر به ایجاد یک چرخه‌ی خیرخواهی منجر می‌شود که باعث تقویت روابط قوی‌تر و مثبت‌تر می‌شود.

به عنوان مثال، فرض کنید نوجوانی در دوران عصیانگری به طور مداوم با دیدگاه‌های والدینش مخالف است. والدین برای کاهش فاصله‌ی بین خود و فرزندشان از او درخواست کمک برای ویرایش عکس‌های تعطیلات خانوادگی می‌کنند. انجام این لطف باعث تغییر نگرش نوجوان نسبت به والدینش می‌شود و او بیشتر به دیدگاه‌های آنان توجه می‌کند. این تغییر نگرش به دلیل رفع ناسازگاری شناختی رخ می‌دهد؛ زیرا مغز نوجوان تلاش می‌کند رفتار خود را توجیه کند.

تأثیرات سیستمیک

در سیستم‌ها و ساختارهای اجتماعی بزرگتر، اثر بنجامین فرانکلین می‌تواند تأثیرات قابل توجهی داشته باشد. در محیط‌های کاری، تشویق کارکنان به درخواست کمک از یکدیگر می‌تواند بهبود فرهنگ سازمانی و افزایش بهره‌وری را به دنبال داشته باشد. در جوامع بزرگتر، درخواست‌های کوچک از افراد برای کمک می‌تواند به تقویت همکاری و همبستگی اجتماعی منجر شود.

به عنوان مثال، یک خیریه محلی که در حال برنامه‌ریزی یک جشنواره جمع‌آوری کمک‌های مالی است، از ساکنان محلی درخواست می‌کند تا نظرات خود را در مورد برنامه‌ها و استفاده از کمک‌ها ارائه دهند. این درخواست باعث می‌شود که ساکنان نسبت به خیریه و هدف آن احساس مثبتی پیدا کنند و احتمال همکاری بیشتر با آن خیریه افزایش یابد.

چگونه بر محصول تأثیر می‌گذارد؟

اثر بنجامین فرانکلین نشان می‌دهد که افراد تمایل دارند نسبت به کسی یا چیزی که قبلاً برای آن‌ها لطفی انجام داده‌اند، نظر مثبت‌تری پیدا کنند. این ابزار شناختی می‌تواند به کسب و کارها کمک کند تا وفاداری مشتریان به برند خود را بهبود بخشند و فروش کلی را افزایش دهند.

به عنوان مثال، فرض کنید شما محصولی را آنلاین سفارش داده‌اید و پس از تحویل، ایمیلی دریافت می‌کنید که از شما درخواست می‌کند تا بازخوردی ارائه دهید. انجام این لطف باعث می‌شود که شما به برند احساس تعلق بیشتری پیدا کنید و ممکن است در آینده مجدداً از آن خرید کنید.

چرا این اتفاق می‌افتد؟

اثر بنجامین فرانکلین به دلیل تلاش مغز برای رفع ناسازگاری شناختی رخ می‌دهد. زمانی که برای کسی لطفی انجام می‌دهیم، این عمل ناسازگاری روانی ایجاد می‌کند اگر واقعاً آن شخص را دوست نداشته باشیم. برای کاهش این تنش، مغز ما رفتار خود را توجیه می‌کند و ما را متقاعد می‌کند که باید آن شخص را دوست داشته باشیم چون برای او لطفی انجام داده‌ایم.

این مکانیزم نشان‌دهنده راه‌های قدرتمند و گاهی شگفت‌انگیزی است که در آن‌ها اقدامات ما می‌توانند احساسات و درک ما را شکل دهند، حتی اگر ما به طور آگاهانه از ارتباط آن‌ها مطلع نباشیم. برای درک بهتر این فرآیند، باید به نظریه خودادراک توجه کنیم که توسط روانشناس آمریکایی داریل بم در سال ۱۹۶۷ توسعه داده شد. بر اساس این نظریه، مغز ما به عنوان یک ناظر خارجی عمل می‌کند، رفتارهای خود را نظارت می‌کند و سپس توضیحاتی برای آن‌ها ارائه می‌دهد. این توضیحات سپس باورهای ما در مورد خودمان و دیگران را شکل می‌دهد.

اهمیت این موضوع

اثر بنجامین فرانکلین می‌تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای حل و فصل اختلافات و ساختن روابط استفاده شود. در زمینه‌های حرفه‌ای و شخصی، استفاده از این اثر می‌تواند به نتایج مثبت منجر شود و به تقویت روابط کمک کند. افراد می‌توانند با استفاده از این اثر در موقعیت‌های تنش‌زا به نتایج مثبت برسند و سوء تفاهم‌ها را برطرف کنند.

چگونه از آن اجتناب کنیم؟

آگاهی از اثر بنجامین فرانکلین می‌تواند به ما کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیریم و از سوء استفاده دیگران جلوگیری کنیم. برای اجتناب از افتادن در دام دوست داشتن کسی یا شرکتی فقط به دلیل انجام دادن لطف، مهم است که احساسات و انگیزه‌های خود را به دقت ارزیابی کنیم.

چگونه این ماجرا آغاز شد؟

این اثر از تجربیات بنجامین فرانکلین در زمان خدمت در مجلس پنسیلوانیا آغاز شد. او به جای پاسخ به انتقادات با خصومت، از یکی از منتقدان خود درخواست کرد تا کتابی نایاب را به او قرض بدهد. این درخواست باعث شد که رابطه‌ی آن‌ها به تدریج به دوستی تبدیل شود. فرانکلین با این اقدام هوشمندانه توانست نظریه‌ای را پایه‌گذاری کند که بعدها به نام خود او شناخته شد.

پژوهش‌ها

جکر و لندی در سال ۱۹۶۹ مطالعه‌ای درباره این اثر انجام دادند. در این مطالعه، از دانشجویان دعوت شد تا در یک مسابقه پرسش و پاسخ شرکت کنند که توسط پژوهشگر برگزار می‌شد و در آن می‌توانستند مبالغی پول برنده شوند. پس از پایان این مسابقه، پژوهشگر به یک سوم از دانشجویانی که «برنده» شده بودند مراجعه کرد و از آنها خواست پول را برگردانند. او توضیح داد که از پول شخصی خود برای پرداخت به برندگان استفاده کرده و اکنون با کمبود پول مواجه شده است. از یک سوم دیگر، یک منشی درخواست کرد پول را برگردانند، با این توضیح که پول متعلق به گروه روانشناسی بوده و بودجه کم است. به یک سوم آخر اصلاً مراجعه نشد. سپس از هر سه گروه پرسیده شد چقدر پژوهشگر را دوست دارند. گروه دوم کمترین علاقه و گروه اول بیشترین علاقه را به او نشان دادند. این نتیجه نشان می‌دهد که درخواست بازپرداخت از طریق یک واسطه، علاقه آنها را کاهش داده، در حالی که درخواست مستقیم، علاقه‌شان را افزایش داده است.

در سال ۱۹۷۱، جان شوپلر و جان کامپر، روانشناسان دانشگاه کارولینای شمالی، آزمایش زیر را انجام دادند: این دو پژوهشگر از آزمودنی‌هایشان خواستند تا آزمون‌های یادگیری را به همکاران پژوهشی که البته وانمود می‌کردند دانشجو هستند، ارائه دهند. به آزمودنی‌ها یک سری مکعب چوبی و یک تکه چوب داده شد و به آنها گفته شد باید به ترتیبی مشخص، در برابر یادگیرندگان (دانشجویان)، روی این مکعب‌های چوبی بزنند تا دانشجویان این الگوی مشخص ضربه‌زدن را بیاموزند. سپس از یادگیرندگان خواسته می‌شد تا الگوها را تکرار کنند. هر آموزش‌دهنده باید دو روش متفاوت را روی دو فرد مختلف، یکی پس از دیگری، امتحان کند. در یک اجرا، آموزش‌دهندگان، هنگامی که یادگیرنده الگوها را درست انجام می‌داد، او تشویق می‌کردند. در اجرای دیگر آزمایش، آموزش‌دهنده هنگام اشتباه یادگیرنده، به او توهین و از او انتقاد می‌کرد. سپس آموزش‌دهندگان پرسشنامه‌ای را پر کردند که شامل پرسش‌هایی درباره میزان جذابیت (به عنوان یک انسان، نه از نظر رمانتیک) و دوست‌داشتنی بودن یادگیرندگان بود. در تمام موارد، افرادی که مورد توهین قرار گرفته بودند، از کسانی که تشویق شده بودند، جذابیت کمتری داشتند. این پژوهش این گونه نتیجه‌گیری کرد که تمایل داریم افرادی را که با آنها مهربان هستیم دوست داشته باشیم و از افرادی که به آنها بی‌ادبی می‌کنیم، خوشمان نیاید. نتایج در یک مطالعه جدیدتر اما کوچک‌تر توسط یو نییا، روانشناس، با آزمودنی‌های ژاپنی و آمریکایی تکرار شد.

اثر بنجامین فرانکلین در فرهنگ ایرانی

یکی از جنبه‌های جالب اثر بنجامین فرانکلین این است که این پدیده در فرهنگ‌ها و جوامع مختلف به شکل‌های متنوعی دیده می‌شود. در فرهنگ ایرانی نیز انجام لطف برای دیگران جایگاه ویژه‌ای دارد. فرهنگ مهمان‌نوازی ایرانی که در آن میزبان تمام تلاش خود را برای راحتی و رضایت مهمان انجام می‌دهد، می‌تواند مثال خوبی از این اثر باشد. زمانی که یک مهمان لطفی برای میزبان انجام می‌دهد، مانند کمک در تهیه غذا یا تمیز کردن، میزبان نه تنها بیشتر به مهمان علاقه‌مند می‌شود، بلکه احساس نزدیکی و دوستی بیشتری بین آنها شکل می‌گیرد.

اهمیت شناخت و استفاده از اثر در روابط خانوادگی

در روابط خانوادگی، اثر بنجامین فرانکلین می‌تواند به بهبود روابط بین اعضای خانواده کمک کند. به عنوان مثال، والدینی که از فرزندان خود درخواست کمک در کارهای خانه می‌کنند، می‌توانند به ایجاد احساس مسئولیت و همکاری در فرزندان خود کمک کنند. این کمک‌ها باعث می‌شود که فرزندان نه تنها احساس مفید بودن کنند، بلکه علاقه بیشتری به والدین خود پیدا کنند. در نتیجه، این اثر می‌تواند به تقویت روابط خانوادگی و ایجاد یک محیط مثبت و همدلانه در خانه کمک کند.

کاربرد اثر در محیط‌های آموزشی

در محیط‌های آموزشی نیز اثر بنجامین فرانکلین می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. معلمانی که از دانش‌آموزان خود درخواست کمک در امور کلاس مانند توزیع کتاب‌ها یا تنظیم تجهیزات کلاس می‌کنند، می‌توانند به ایجاد ارتباط مثبت‌تر با دانش‌آموزان کمک کنند. این ارتباط مثبت باعث می‌شود که دانش‌آموزان نه تنها به معلم خود علاقه‌مند شوند، بلکه انگیزه بیشتری برای یادگیری و مشارکت در فعالیت‌های کلاس پیدا کنند. استفاده از این اثر می‌تواند به بهبود کیفیت آموزش و ایجاد یک محیط آموزشی مثبت و پویا کمک کند.

نقش اثر در تعاملات اجتماعی

اثر بنجامین فرانکلین در تعاملات اجتماعی نیز کاربرد دارد. زمانی که افراد در فعالیت‌های اجتماعی مشارکت می‌کنند و به یکدیگر کمک می‌کنند، این اثر می‌تواند به ایجاد روابط دوستانه و همکاری‌های مؤثر بین افراد کمک کند. به عنوان مثال، در رویدادهای خیریه یا پروژه‌های اجتماعی، درخواست کمک از شرکت‌کنندگان می‌تواند به تقویت احساس تعلق و همبستگی اجتماعی منجر شود. این همکاری‌ها نه تنها به موفقیت پروژه کمک می‌کند، بلکه باعث ایجاد یک شبکه اجتماعی قوی و حمایتگر می‌شود.

تأثیر اثر بر روابط کاری

در محیط‌های کاری، استفاده از اثر بنجامین فرانکلین می‌تواند به بهبود روابط کاری و افزایش بهره‌وری کمک کند. مدیرانی که از کارکنان خود درخواست کمک در پروژه‌ها می‌کنند، می‌توانند به ایجاد احساس مسئولیت و تعهد در کارکنان کمک کنند. این تعاملات مثبت باعث می‌شود که کارکنان نه تنها به مدیران خود اعتماد کنند، بلکه انگیزه بیشتری برای تلاش و همکاری داشته باشند. به این ترتیب، اثر بنجامین فرانکلین می‌تواند به ایجاد یک محیط کاری مثبت و پویا کمک کند.

نقش اثر در مدیریت اختلافات

یکی از کاربردهای مهم اثر بنجامین فرانکلین، استفاده از آن در مدیریت اختلافات است. زمانی که دو نفر در یک رابطه دچار تنش یا اختلاف می‌شوند، درخواست کمک از طرف مقابل می‌تواند به کاهش تنش و بهبود رابطه کمک کند. این درخواست کمک می‌تواند به ایجاد احساس همکاری و همدلی بین طرفین کمک کند و در نهایت به حل اختلافات منجر شود. استفاده هوشمندانه از این اثر می‌تواند به بهبود روابط و کاهش تنش‌های ناشی از اختلافات کمک کند.

اثر بنجامین فرانکلین در بازاریابی

در دنیای بازاریابی، اثر بنجامین فرانکلین می‌تواند به تقویت وفاداری مشتریان و افزایش فروش کمک کند. شرکت‌هایی که از مشتریان خود درخواست کمک در امور مختلف مانند ارائه بازخورد یا شرکت در نظرسنجی‌ها می‌کنند، می‌توانند به ایجاد ارتباط مثبت‌تر با مشتریان خود کمک کنند. این ارتباط مثبت باعث می‌شود که مشتریان نه تنها به برند علاقه‌مند شوند، بلکه احتمال بیشتری برای خرید مجدد و توصیه برند به دیگران داشته باشند. استفاده از این اثر در بازاریابی می‌تواند به بهبود روابط با مشتریان و افزایش موفقیت برند کمک کند.

اثر بنجامین فرانکلین در سیاست

در عرصه سیاست نیز اثر بنجامین فرانکلین می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. سیاستمدارانی که از شهروندان درخواست کمک در کمپین‌های انتخاباتی یا پروژه‌های اجتماعی می‌کنند، می‌توانند به ایجاد ارتباط مثبت‌تر با رأی‌دهندگان کمک کنند. این ارتباط مثبت باعث می‌شود که شهروندان نه تنها به سیاستمداران علاقه‌مند شوند، بلکه احتمال بیشتری برای حمایت و رأی دادن به آن‌ها داشته باشند. استفاده از این اثر در سیاست می‌تواند به بهبود روابط بین سیاستمداران و شهروندان و افزایش مشارکت سیاسی کمک کند.

اهمیت آگاهی از اثر برای جلوگیری از سوء استفاده

با وجود تمامی مزایای اثر بنجامین فرانکلین، آگاهی از آن نیز بسیار مهم است تا از سوء استفاده‌های احتمالی جلوگیری شود. افرادی که از این اثر آگاهی دارند، می‌توانند تصمیمات بهتری بگیرند و از تأثیرات منفی آن جلوگیری کنند. به عنوان مثال، افرادی که متوجه می‌شوند که دیگران به دلایل خاصی از آن‌ها درخواست کمک می‌کنند، می‌توانند با دقت بیشتری تصمیم بگیرند که آیا این درخواست‌ها را بپذیرند یا خیر. این آگاهی می‌تواند به افراد کمک کند تا از سوء استفاده‌های احتمالی جلوگیری کنند و روابط سالم‌تری داشته باشند.

اثر بنجامین فرانکلین نشان می‌دهد که چگونه اقدامات کوچک می‌توانند تأثیرات بزرگی بر روابط و تعاملات ما داشته باشند. این اثر به ما کمک می‌کند تا بفهمیم چگونه می‌توانیم از طریق درخواست کمک و انجام لطف‌های کوچک، روابط مثبت‌تری با دیگران برقرار کنیم. استفاده هوشمندانه از این اثر می‌تواند به بهبود روابط خانوادگی، اجتماعی و کاری کمک کند و به ایجاد یک محیط مثبت‌تر و همدلانه‌تر منجر شود. با این حال، آگاهی از این اثر نیز بسیار مهم است تا از سوء استفاده‌های احتمالی جلوگیری شود و روابط سالم‌تری برقرار گردد.

سید مسعود علوی پور

سوگیری عمل چیست؟

سوگیری عمل چیست؟

سوگیری عمل چیست؟

سوگیری عمل (Action Bias) به تمایل ما برای اقدام به جای عدم اقدام اشاره دارد، حتی زمانی که شواهد نشان می‌دهد که عدم اقدام ممکن است نتیجه بهتری داشته باشد. این تمایل به پاسخ خودکار و ترجیح عمل به عنوان واکنش پیش‌فرض ما بدون دلایل منطقی کافی، به عنوان سوگیری عمل شناخته می‌شود.

مثال:

فرض کنید شما یک دروازه‌بان فوتبال هستید که در حال آماده شدن برای مهار ضربه پنالتی در بازی نهایی پلی‌آف هستید. اگر مثل بیشتر دروازه‌بان‌ها باشید، به احتمال زیاد به سمت چپ یا راست می‌پرید تا توپ را بگیرید. اما احتمال موفقیت شما در گرفتن توپ به طور آماری بیشتر است اگر در جای خود ثابت بمانید.

یا به عنوان مثال بسیار در ایستگاه های مترو یا اتوبوس دیده ایم افرادی که با سرک کشیدن منتظر اتوبوس یا قطار هستند و البته می دانیم که این عمل در سرعت رسیدن وسیله نقلیه هیچ تاثیری ندارد.

تأثیرات فردی

اولویت دادن به عمل بدون دلایل کافی می‌تواند منجر به مدیریت نادرست موقعیت‌ها شود. این یک واکنش خودکار بر اساس واکنش لحظه‌ای به جای منطق است. تصمیم‌گیری بدون بررسی کامل اطلاعات می‌تواند ما را به مسیرهای کمتر مؤثر سوق دهد و نتیجه ما را به خطر بیندازد.

تأثیرات سیستماتیک

در جامعه، سوگیری عمل باور به اینکه کسانی که عمل نمی‌کنند، مقصرند، را ترویج می‌کند. حتی اگر اقدام نتیجه مطلوبی نداشته باشد، ما می‌توانیم آن را توجیه کنیم که اگر کاری نکرده بودیم، بدتر می‌شد. این منطق دیدگاه ما را از برتری عمل بر عدم عمل تقویت می‌کند و چرخه‌ای بی‌پایان از تصمیمات نادرست ایجاد می‌کند.

در اولین مقاله درباره سوگیری عمل، آنتونی پات و ریچارد زکهوزر پیشنهاد کردند که یک چالش سیستماتیک که از اقدام‌های غیرضروری ناشی می‌شود، در سیاست‌گذاری است. آن‌ها توضیح دادند که سیاستمداران برای ایجاد تأثیر قابل توجه، اغلب قوانین محیطی نمایشی اما نسبتاً غیرمؤثر را تصویب می‌کنند. چنین اقداماتی این تصور را ایجاد می‌کند که کاری انجام می‌شود، در حالی که در واقعیت تأثیرات حداقلی دارند. سوگیری ما به سمت عمل ممکن است منجر به تحسین این اقدامات بی‌محتوا شود، حتی اگر سیاستمدار هیچ پیشرفتی واقعی نداشته باشد.

تأثیر بر محصولات

سوگیری عمل ممکن است باعث شود هنگام مواجهه با مشکلات فنی، بیش از حد جبران کنیم. به جای صبر برای حل خودکار این مشکلات (که اغلب این‌طور می‌شود)، تلاش می‌کنیم هر کاری انجام دهیم تا روند را تسریع کنیم. با این حال، تلاش‌های ناامیدانه ما اغلب بی‌فایده است و ممکن است مشکل را بدتر کند.

این مسئله هر روز در استفاده آنلاین ما رخ می‌دهد. وقتی یک وب‌سایت خیلی کند بارگذاری می‌شود، ما صفحه را بارها و بارها رفرش می‌کنیم. یا وقتی یک اپلیکیشن خیلی کند است، آن را صدها بار می‌بندیم. اگرچه انتظار خسته‌کننده است، گاهی تنها راه حل برای مشکلات اینترنتی ما است.

سوگیری عمل حتی به چگونگی تلاش ما برای تعمیر دستگاه‌هایمان نیز گسترش می‌یابد. فرض کنید یک لیوان آب روی لپ‌تاپ بسته و خاموش شما که روی کانتر آشپزخانه قرار دارد، ریخته شود. اولین واکنش شما چیست؟ احتمالاً به‌طور اضطراری دکمه روشن را فشار می‌دهید تا اطمینان حاصل کنید که لپ‌تاپ هنوز کار می‌کند. اما نمی‌دانیم که روشن کردن کامپیوتر فقط باعث می‌شود آب بیشتر به مدارها نفوذ کند و آسیب بیشتری وارد کند. بهترین راه حل این است که بگذاریم لپ‌تاپ کاملاً خشک شود؛ با قرار دادن آن در کیسه برنج یا جلوی یک پنکه. هر چه لپ‌تاپ خشک‌تر باشد، بهتر است؛ یعنی هر چه بیشتر از عمل کردن خودداری کنیم، بهتر است.

دفعه بعد که با مشکلات فنی مواجه شدید، به یاد داشته باشید: گاهی کمتر، بیشتر است. به کامپیوتر یا گوشی خود زمان دهید تا خود را مرتب کند قبل از اینکه به مرحله بعدی بروید.

سوگیری عمل و هوش مصنوعی

با تمام توسعه‌های جدید در هوش مصنوعی، مشتاق به استفاده از این تکنولوژی در همه چیز هستیم. اما همیشه این بهینه‌سازی به معنای بهبود نیست، به‌ویژه وقتی از هوش مصنوعی برای کارهای ساده استفاده می‌کنیم. فرض کنید به خانه می‌آیید و می‌خواهید چراغ‌ها را روشن کنید. ساده‌ترین راه این است که کلید را فشار دهید. اما اگر از دستیار هوشمند بخواهید این کار را انجام دهد، آسیب زیست‌محیطی بیشتری ایجاد می‌کنید (به یاد داشته باشید که آموزش یک سیستم هوش مصنوعی می‌تواند تا 11 تن دی‌اکسید کربن منتشر کند). این به این معنا نیست که نباید از هوش مصنوعی استفاده کنیم، اما اگر کاری را خودمان به سادگی انجام دهیم، باید این کار را بکنیم.

چرا این اتفاق می‌افتد

عبارت “شیطان برای دستان بیکار کار ایجاد می‌کند” تأکید می‌کند که مشغول بودن از مشکلات جلوگیری می‌کند. این تصور که عدم اقدام ذاتاً نادرست است، قرن‌ها قبل از توسعه سوگیری عمل وجود داشته است. با اینکه این سوگیری چیز جدیدی نیست، ما به تازگی شروع به مطالعه اثرات آن کرده‌ایم. محققان برخی شواهد از علل سوگیری عمل یافته‌اند.

آیا آموخته شده یا ذاتی است؟

هزاران سال پیش، اقدام فوری برای بقای نیاکان تکاملی ما ضروری بود. تمایل ما به اقدام چیزی است که از تاریخ شکارچی-گردآورنده ما به ارث برده‌ایم. این انگیزش خودکار زمانی بسیار سازگار بود، اما در جامعه مدرن ما، سوگیری عمل کمتر برای بقا ضروری است. با این حال، کسانی که اقدام می‌کنند هنوز هم بیشتر از کسانی که نمی‌کنند، پاداش می‌گیرند. مثلاً، دانش‌آموزانی که در کلاس مشارکت می‌کنند بیشتر تحسین می‌شوند تا کسانی که ساکت می‌مانند. این تمایل به اقدام را تقویت می‌کند و ما را به این رفتار بیشتر متعهد می‌سازد، به‌طوری که تبدیل به عادت می‌شود. متأسفانه، این ما را بیشتر به پاسخ دادن با عمل در شرایطی که بهترین پاسخ عدم اقدام است، سوق می‌دهد.

سوگیری عمل و حس کنترل ما

نیاز ما به عمل از نیاز ما به کنترل نیز ناشی می‌شود. فعالیت ما را احساس می‌دهد که ظرفیت تغییر چیزها را داریم، در حالی که عدم اقدام ما را احساس می‌دهد که تسلیم شده‌ایم و دیگر نمی‌توانیم کاری کنیم. در واقع، انجام کاری ما را در مورد خودمان بهتر می‌کند تا عدم انجام کاری، که این رفتار را تقویت می‌کند.

اعتماد به نفس بیش از حد

علاوه بر این، اعتماد به نفس بیش از حد ممکن است ما را به تصمیمات غیرضروری یا حتی مضر سوق دهد. گاهی اوقات اقدام می‌کنیم زیرا احساس می‌کنیم که کنترل قابل توجهی بر نتیجه داریم، حتی زمانی که نتیجه کاملاً تصادفی است. مثلاً در بازار مالی، اعتماد به نفس بیش از حد باعث می‌شود افراد به طور مکرر معامله کنند، زیرا مطمئن هستند که تصمیمات آن‌ها به نتایج سودآور منجر می‌شود. این تمایل به ویژه در شرایط نامشخص زمانی که افراد سعی می‌کنند پیش‌بینی کنند که کدام سهام افزایش یا کاهش خواهد یافت، رخ می‌دهد. اعتماد به نفس در توانایی پیش‌بینی آن‌ها را به اقدام وادار می‌کند. با این حال، اقدام ممکن است منجر به سودهای بزرگ شود، اما اغلب معامله‌گران به سختی یاد می‌گیرند که ممکن است شرایط بهتر می‌شد اگر هیچگاه سرمایه‌گذاری نکرده بودند.

شناخت این سوگیری چرا مهم است

ما اغلب مشغول بودن را با بهره‌وری برابر می‌دانیم، اما عدم اقدام معمولاً سودمندتر است. تصور کنید در ترافیک سنگین بزرگراه هستید و به فکر خروج از بزرگراه و استفاده از مسیرهای فرعی می‌افتید. این کار ممکن است بیشتر از ماندن در ترافیک زمان ببرد و سوخت بیشتری مصرف کند.

آگاهی از سوگیری عمل می‌تواند بهره‌وری ما را افزایش دهد و به تصمیم‌گیری بر اساس راه‌حل‌های کارآمدتر کمک کند. با شناخت تأثیرات سوگیری عمل، می‌توانیم قضاوت‌های بهتری داشته باشیم و از تمایل به اقدام غیرضروری پرهیز کنیم.

چگونه از آن اجتناب کنیم

انتخاب عدم اقدام به معنای تسلیم شدن نیست. در بسیاری از مواقع، بهتر است اقدام غیرضروری را متوقف کرده و صبر کنیم. خودکنترلی مهارتی است که نیاز به تمرین دارد و باید تقویت شود.

یادگیری اجتناب از سوگیری عمل یک فرآیند طولانی است که نیاز به مقابله با تمایلات درونی دارد. در موقعیت‌هایی که نیاز به اقدام فوری نیست، بهتر است لحظه‌ای توقف کنیم و مزایا و معایب هر اقدام را بسنجیم. هدف حذف کامل اقدام نیست، بلکه دادن توجه مساوی به عدم اقدام به عنوان یک گزینه ممکن است که منجر به تصمیم‌گیری‌های مؤثرتر می‌شود.

نامگذاری سوگیری عمل

پات و زکهاوزر در سال 2000 به بررسی تئوریکی و تجربی سوگیری عمل پرداختند. آن‌ها تعریف کردند که سوگیری عمل تمایلی به عمل است که از رفتارهای غیرعقلانی ناشی می‌شود. آن‌ها سه دلیل برای وقوع این سوگیری پیشنهاد دادند: تقویت‌های تکاملی و تجربی که عمل را به عنوان وسیله‌ای برای بقا می‌بیند، تمایل به دریافت شناخت یا پاداش و کمک به یادگیری در مورد موقعیت برای پاسخ‌های آینده.

سوگیری عمل در حوزه سلامت

سوگیری عمل در بخش بهداشت به وضوح نمایان می‌شود، به ویژه زمانی که پزشکان با علائمی غیر معمول مواجه می‌شوند که نیاز به درمان فوری ندارند. در صورت عدم تشخیص واضح، اکثر پزشکان ترجیح می‌دهند برای یافتن مشکل، تست‌های مختلفی انجام دهند تا اینکه یک نوبت پیگیری را برنامه‌ریزی کنند تا ببینند آیا علائم تغییر کرده‌اند یا نه. این یک نمونه از سوگیری عمل است، زیرا این بیماران علائمی ندارند که نیاز به درمان اورژانسی داشته باشد. این اقدام زمان‌بر و پرهزینه است، اما پزشکان به آن تمایل دارند.

سوگیری عمل در حوزه مالی

در حوزه سرمایه‌گذاری، سوگیری عمل به وفور مشاهده می‌شود. اعتماد به نفس بیش از حد و تمایل به کنترل از دلایل اصلی این سوگیری هستند. اطمینان زیاد به توانایی خود برای اتخاذ تصمیمات مالی خوب می‌تواند به معاملات بیش از حد منجر شود. همچنین، تمایل به کنترل بیشتر بر سرمایه‌گذاری‌ها می‌تواند باعث شود بیشتر از حد لازم معامله کنید. با این حال، خودکنترلی و صبر اغلب استراتژی‌های بهتری هستند و در بلندمدت به نفع شما خواهند بود. پانیک نیز می‌تواند باعث سوگیری عمل شود. بررسی مداوم پورتفوی می‌تواند شما را به تصمیم‌گیری‌های نادرست مانند فروش سریع در واکنش به افت‌های موقت سوق دهد که اغلب این افت‌ها موقتی هستند و به خودی خود اصلاح می‌شوند.

سوگیری عمل در حوزه سیاست

سوگیری عمل در سیاست می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های دولتی مشاهده شود. به عنوان مثال، در واکنش به بحران‌های اقتصادی، دولت‌ها ممکن است به سرعت بسته‌های نجات مالی یا طرح‌های محرک اقتصادی را اجرا کنند تا نشان دهند که در حال اقدام هستند، حتی اگر شواهدی وجود نداشته باشد که این اقدامات بهترین راه‌حل باشند. در برخی موارد، این اقدامات می‌توانند وضعیت را بدتر کنند یا منجر به بدهی‌های بلندمدت شوند، اما سیاستمداران به دلیل فشار افکار عمومی و نیاز به نشان دادن فعالیت، این تصمیمات را اتخاذ می‌کنند.

حوزه‌های مختلف سوگیری عمل

  1. آموزش:
    • معلمان ممکن است به سرعت به دانش‌آموزانی که در کلاس دچار مشکل می‌شوند، بازخورد دهند یا آنها را به انجام تکالیف اضافی تشویق کنند، حتی اگر صبر و مشاهده بیشتر ممکن است به شناسایی علل اصلی مشکل کمک کند.
  2. محیط زیست:
    • در واکنش به فجایع زیست محیطی، دولت‌ها و سازمان‌ها ممکن است به سرعت پروژه‌های بازسازی گسترده‌ای را آغاز کنند، بدون اینکه به تأثیرات بلندمدت آن بر اکوسیستم توجه کافی داشته باشند.
  3. مدیریت پروژه:
    • مدیران پروژه ممکن است در مواجهه با مشکلات یا تاخیرها به تغییرات گسترده در برنامه‌ریزی یا تخصیص منابع روی آورند، حتی اگر تحلیل‌های دقیق‌تر نشان دهد که اصلاحات کوچکتر و استراتژیک‌تر مؤثرتر خواهند بود.
  4. ورزش:
    • مربیان ورزشی ممکن است به سرعت تاکتیک‌های تیمی را تغییر دهند یا بازیکنان را جایگزین کنند در پاسخ به نتایج نامطلوب، حتی اگر بررسی و تحلیل دقیق‌تر نشان دهد که مشکلات ریشه‌ای نیاز به اصلاح دارند.
  5. بهداشت عمومی:
    • در پاسخ به شیوع بیماری‌ها، ممکن است دولت‌ها به سرعت کمپین‌های واکسیناسیون گسترده را آغاز کنند بدون ارزیابی کامل از نیازها و اولویت‌ها، که می‌تواند منجر به هدر رفت منابع شود.

بنابر این سوگیری عمل در بسیاری از حوزه‌ها می‌تواند منجر به تصمیمات نادرست و ناکارآمد شود. شناخت این سوگیری و استفاده از تحلیل‌های دقیق و شواهد علمی می‌تواند به بهبود تصمیم‌گیری‌ها کمک کند.

پرسش های متداول در مورد سوگیری عمل

  1. سوگیری عمل چیست؟ سوگیری عمل تمایل ما برای اقدام به جای عدم اقدام است، حتی زمانی که شواهد نشان می‌دهد که عدم اقدام می‌تواند نتیجه بهتری داشته باشد. این تمایل معمولاً به دلیل احساس نیاز به کنترل یا جلوگیری از پشیمانی آینده شکل می‌گیرد.
  2. دلایل اصلی وقوع سوگیری عمل چیست؟ چندین عامل روانشناختی به وقوع سوگیری عمل کمک می‌کنند، از جمله نیاز به کنترل، اعتماد به نفس بیش از حد در توانایی‌های خود برای تأثیرگذاری بر نتایج، و ترس از پشیمانی که ممکن است ناشی از عدم اقدام باشد.
  3. سوگیری عمل در کجاها مشاهده می‌شود؟ این سوگیری در زمینه‌های مختلفی از جمله ورزش، سرمایه‌گذاری، مدیریت بحران، و حتی در زندگی روزمره مشاهده می‌شود. در هر یک از این زمینه‌ها، افراد ممکن است به خاطر تمایل به اقدام به جای عدم اقدام، تصمیمات غیرمنطقی بگیرند.
  4. چرا دروازه‌بان‌ها هنگام ضربه پنالتی می‌پرند؟ دروازه‌بان‌ها اغلب هنگام ضربه پنالتی به سمت چپ یا راست می‌پرند، زیرا احساس می‌کنند که اقدام بهتر از بی‌حرکتی است. با این حال، آمار نشان می‌دهد که احتمال موفقیت آن‌ها در گرفتن توپ بیشتر است اگر در جای خود بمانند. این رفتار نمونه‌ای از سوگیری عمل است.
  5. چگونه می‌توان سوگیری عمل را کاهش داد؟ برای کاهش سوگیری عمل، می‌توان از تحلیل دقیق داده‌ها و شواهد قبل از اقدام، مشورت با افراد دیگر برای دریافت دیدگاه‌های مختلف، و تمرین صبر و تحمل در مواجهه با تصمیمات استفاده کرد. این روش‌ها کمک می‌کنند تا تصمیمات بهتری گرفته شود.
  6. چگونه سوگیری عمل بر تصمیم‌گیری‌های مالی تأثیر می‌گذارد؟ در سرمایه‌گذاری، افراد ممکن است به طور مداوم تغییراتی در پرتفوی خود ایجاد کنند به جای اینکه به سرمایه‌گذاری‌هایشان اجازه دهند تا به مرور زمان رشد کنند. این تغییرات مکرر می‌تواند منجر به هزینه‌های اضافی و کاهش سود شود.
  7. آیا سوگیری عمل همیشه منجر به نتایج منفی می‌شود؟ نه همیشه. در برخی موارد، اقدام کردن می‌تواند مفید باشد. با این حال، در بسیاری از موارد، اقدام بدون تحلیل کافی می‌تواند منجر به تصمیمات نادرست و نتایج منفی شود.
  8. چگونه می‌توان سوگیری عمل را تشخیص داد؟ با بررسی موقعیت‌ها و تصمیم‌گیری‌های گذشته می‌توان به الگوهای اقدام بی‌رویه پی برد. همچنین، مشاهده واکنش‌های خود و دیگران در مواجهه با عدم اطمینان و تحلیل دلیل اقدامات انجام شده می‌تواند به تشخیص این سوگیری کمک کند.
  9. ارتباط سوگیری عمل و اجتناب از پشیمانی چیست؟ اجتناب از پشیمانی یک عامل مهم در سوگیری عمل است. افراد اغلب اقدام می‌کنند تا از احساس گناه و پشیمانی آینده جلوگیری کنند. این تمایل به اجتناب از پشیمانی می‌تواند باعث شود که افراد تصمیمات عجولانه و غیرمنطقی بگیرند.
  10. سوگیری عمل چه تأثیری بر عملکرد تیم‌های ورزشی دارد؟ در تیم‌های ورزشی، سوگیری عمل می‌تواند منجر به تصمیمات نادرست و پرخطر در زمان‌های حساس بازی شود. برای مثال، یک مربی ممکن است بازیکنان را به تعویض‌های مکرر و غیرضروری تشویق کند یا تاکتیک‌هایی را اجرا کند که بر اساس شواهد و تحلیل‌ها بهترین گزینه نیستند.

سید مسعود علوی پور

منابع

  1.  Bar-Eli, M., Azar, O.H., Ritov, I., Keidar-Levin, Y., and Schein, G. (2007). “Action bias among elite soccer goalkeepers: The case of penalty kicks.” Journal of Economic Psychology. 28(5), 606-621. DOI: 10.1016/j.joep.2006.12.001
  2. Patt, A, and Zeckhauser, R. (2000). “Action Bias and Environmental Decisions”. Journal of Risk and Uncertainty. 21(1), 45-72.
  3. See 2
  4. Zeelenberg, M., van den Bos, K., van Dijk, E., and Pieters, R. (2002). “The Inaction Effect in the Psychology of Regret”. Journal of Personality and Social Psychology. 82(3), 314-327. DOI: 10.1037//0022-3514.82.3.314
  5. Odean, T. (1998). Volume, Volatility, Price, and Profit When Traders Are Above Average. The Journal of Finance. 53(6), 1887-1934. DOI: 10.1111/0022-1082.0007
  6. See 2
  7. Kiderman A, Ilan U, Gur I, Bdolah-Abram T, Brezis M. (2013). “Unexplained complaints in primary care: evidence of action bias”. Journal of Family Practice. 62(8), 408-413.
  8. Hao, K. (2019). Training a single AI model can emit as much carbon as five cars in their lifetimes. MIT Technology Review. Retrieved from: https://www.technologyreview.com/2019/06/06/239031/training-a-single-ai-model-can-emit-as-much-carbon-as-five-cars-in-their-lifetimes/
اثر متیو چیست

اثر متیو چیست ؟

در عصری که زندگی ما به شدت تحت تأثیر پدیده‌های اجتماعی قرار دارد، مفهومی “اثر متیو” به عنوان یک مفهوم اجتماعی و روانشناختی به چشم می‌خورد که نه تنها بر دیدگاه‌های ما نسبت به موفقیت و شکست تأثیر می‌گذارد، بلکه به شکل چشمگیری روی فرصت‌هایی که در اختیار ما قرار می‌گیرد نیز تأثیر می‌گذارد. این قانون بر اساس یک اصل مذهبی ساده شکل گرفته است. در انجیل متی (نام اثر متیو از نام متی، از حواریون حضرت عیسی گرفته شده است) بیان می‌کند: “هر کس دارد، بیشتر خواهد داشت و از کسی که ندارد، حتی آنچه که دارد نیز خواهند گرفت.”

اثر متیو چیست ؟

در سال 1968، یک محقق به نام رابرت مرتون یک نظریه جدید معرفی کرد که آن را “اثر متیو” نامگذاری کرد. این نظریه از بررسی‌هایی پدید آمد که مرتون در مورد چگونگی پخش و انتشار دانش در جوامع علمی مختلف انجام داده بود. مرتون متوجه شد که اگر دانشمندی از قبل معروف باشد، مردم بیشتر می‌پسندند که نام او در پژوهش‌های جدید آورده شود، حتی اگر او کار زیادی در آن پژوهش انجام نداده باشد و به عنوان عضو کوچکی از تیم پژوهش باشد. این یک نوع نابرابری در دنیای علمی به حساب می‌آید.

مرتون این موضوع را با نام “اثر متیو” شناخت. او می‌گفت این اثر باعث می‌شود که دانشمندانی که از قبل معروف هستند، به راحتی اعتبار بیشتری پیدا کنند. مثلا اگر دو دانشمند کار مشابهی انجام دهند، دانشمند معروف‌تر احتمالاً امتیاز بیشتری دریافت می‌کند. برای مثال، در مواردی که یک گروه از محققان روی یک پروژه کار می‌کنند، معمولاً محقق با تجربه‌تر جایزه را دریافت می‌کند، حتی اگر کار اصلی توسط دیگران انجام شده باشد.

– جایزه نوبل شیمی در سال 2000 نمونه‌ای آشکار از اثر متیو بود. در این سال جایزه نوبل به دانشمندی داده شد که روی پلیمرهای هادی کار کرده بود. در صورتی که قبل از این دانشمند مشهور، دانشمندان دیگری، حتی به صورت ژرف‌تر روی این مسئله کار کرده بودند.

او همچنین تاکید کرد که “اثر متیو” فقط مربوط به شهرت ساده نیست. این اثر می‌تواند تأثیر گسترده‌ای بر روی جوامع داشته باشد و نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی ایفا کند. به عنوان مثال، او به عدم تناسبی اشاره کرد که در مورد توجه قرار گرفتن مقالات نوشته شده توسط دانشمندان معروف نسبت به آن‌هایی که توسط نویسندگان ناشناس نوشته شده‌اند، وجود دارد. او معتقد بود که این موضوع می‌تواند باعث افزایش اعتماد به نفس دانشمندان شود و به آن‌ها اجازه دهد که به تحقیق در موضوعات پیچیده‌تر و چالش بر انگیز تر بپردازند.

اهمیت بررسی اثر متیو

بررسی دقیق اثر متیو به ما این امکان را می‌دهد که فهمی عمیق‌تر نسبت به نحوه توزیع نابرابر فرصت‌ها و منابع در جوامع مختلف پیدا کنیم. این مفهوم می‌تواند راه‌گشایی باشد برای طراحی راه‌حل‌هایی به منظور ایجاد یک جامعه عادلانه‌تر و دموکراتیک‌تر. درک این موضوع می‌تواند ما را قادر سازد که به سمت ایجاد یک جامعه‌ای حرکت کنیم که در آن همه افراد فرصت‌های متناسب با توانایی‌ها و سخت کوشی‌های خود داشته باشند.

بخش اول: اثر متیو در محیط تحصیلی

نابرابری‌های اجتماعی و تحصیلی

در دنیایی که در آن زندگی می کنیم، افراد با سرمایه‌های مختلف به دنیا می‌آیند، اثر متیو به عنوان یک پدیده ناگریز مطرح می‌شود. این اثر بیان‌گر این است که افرادی که از ابتدا دارای منابع بیشتری هستند، به ندرت در موقعیت‌های بهتری قرار می‌گیرند و بیشتر موفق می‌شوند. در محیط تحصیلی، این مسئله می‌تواند از طریق تفاوت‌های در دسترسی به منابع آموزشی، معلمان با تجربه بیشتر و مدارس با امکانات بهتر ابراز شود.

این اثر می‌تواند موجب ایجاد یک دایره مشارکتی شود که در آن دانش‌آموزانی که از برخوردهای مثبت بیشتری بهره‌مند می‌شوند، بیشتر انگیزه پیدا می‌کنند و در نتیجه، عملکرد بهتری دارند. به عنوان مثال، یک دانش‌آموزی که در یک مدرسه با امکانات خوب تحصیل می‌کند می‌تواند به فرصت‌های بیشتری برای یادگیری و رشد دست پیدا کند.

راه‌های مبارزه با نابرابری‌های تحصیلی

برای مقابله با این نابرابری‌ها و ایجاد یک محیط عادلانه‌تر، باید به فکر راه‌حل‌های جدیدی بود. یکی از این راه‌حل‌ها می‌تواند ایجاد فرصت‌های بیشتر برای دسترسی به منابع آموزشی با کیفیت باشد. برای مثال، دولت می‌تواند برنامه‌هایی را طراحی کند که از طریق آن به دانش‌آموزان کم‌برخوردار به منابع آموزشی بهتر دسترسی پیدا کنند.

در کنار این تلاش‌ها، باید معلم‌ها نیز به این موضوع آموزش داده شوند که چطور می‌توانند از تأثیرات منفی اثر متیو جلوگیری کنند. این می‌تواند شامل آموزش‌هایی باشد که به معلم‌ها کمک کند تا از سوگیری‌های شناختی خود آگاه شوند و به تمام دانش‌آموزان فرصت‌های برابری برای موفقیت ارائه دهند.

بخش دوم: اثر متیو در محیط کار

ترفیع و پیشرفت حرفه‌ای

محیط کار یک زمینه دیگر است که اثر متیو به شکل قابل توجهی حاکم است. افرادی که در ابتدای کاری‌شان موفقیت‌های بیشتری کسب کنند، معمولاً موارد بیشتری برای پیشرفت و ترفیع پیدا می‌کنند. این افراد ممکن است به دلیل داشتن رزومه‌های قوی‌تر، امکانات بیشتری برای یادگیری و رشد داشته باشند، که این موارد به نوبه خود موجب افزایش فرصت‌های بیشتر موفقیت می‌شود.

این اثر می‌تواند به یک دایره ورود کند که در آن موفقیت‌های اولیه به موفقیت‌های بیشتری منجر می‌شود، و این گردش موجب می‌شود که فرد بتواند از فرصت‌های بیشتری بهره‌مند شود.

راه‌های مبارزه با اثر متیو در محیط کار

برای مقابله با اثر متیو در محیط کار، می‌توان از راه‌حل‌های مختلفی استفاده کرد. یکی از این راه‌حل‌ها ایجاد فرصت‌های برابر برای تمام کارمندان است. این می‌تواند به وسیله ارتقاء فرهنگ سازمانی انجام شود که تاکید بیشتری بر برابری فرصت‌ها دارد.

همچنین می‌توان از آموزش‌هایی برای کارمندان بهره برد تا آن‌ها را برای اجتناب از سوگیری‌های شناختی و تأثیرات اثر متیو آماده کنند. برای مثال، کارگاه‌های آموزشی می‌تواند به کارمندان کمک کند تا به بهبود مهارت‌های خود پرداخته و افزایش یابند.

بخش سوم: اثر متیو در روابط اجتماعی

اثر هاله و ارتباط آن با اثر متیو

در روابط اجتماعی، اثر هاله و اثر متیو دو پدیده‌ای هستند که به صورت متقابل بر یکدیگر اثر می‌گذارند. اثر هاله به این معناست که ما بر اساس یک ویژگی یا خصوصیت معین یک فرد، سایر ویژگی‌ها یا خصوصیات او را قضاوت می‌کنیم. به عنوان مثال، فرض کنید فردی به دلیل اینکه خوش‌تیپ و خوش قیافه است، به همین دلیل، ما فرض کنیم که هوشمند و موفق نیز هست.

با توجه به این اثر، افرادی که بخاطر برخورداری از امکانات اولیه در زندگی یا در یک رابطه موفق بوده‌اند، ممکن است بتوانند این موفقیت را به دیگر زمینه‌ها هم منتقل کنند. این اثر می‌تواند به ایجاد یک دایره مثبت از موفقیت‌ها منجر شود که در آن موفقیت‌های اولیه، موجب جلب موفقیت‌های بیشتر می‌شود.

راه‌های مبارزه با اثر متیو در روابط اجتماعی

برای مبارزه با اثر متیو در زمینه روابط اجتماعی، اولین گام آگاهی از وجود این اثر و نحوه کارکرد آن است. می‌توانیم با افزایش آگاهی خود از این اثرات ناخودآگاه، به دنبال روابط سالم‌تر و عادلانه‌تر با دیگران باشیم.

یکی دیگر از راه‌ها این است که تلاش کنیم به طور عمیق‌تری به دیگران نگاه کنیم و به جای اینکه به سرعت قضاوت کنیم، وقت بگذاریم تا بیشتر بشناسیم آن‌ها را. مثلاً می‌توانیم در مکالمات خود با دیگران به تجارب و داستان‌های آن‌ها توجه کنیم و از سوالات باز برای فهم بهتر استفاده کنیم.

بخش چهارم: تأثیر اثر متیو بر روان‌شناسی افراد

در جامعه‌ای که اثر متیو فراگیر است، افرادی که با موفقیت‌های اولیه مواجه می‌شوند، ممکن است یک دوره مثبت را تجربه کنند که در آن موفقیت به موفقیت دیگر منجر می‌شود. از طرف دیگر، افرادی که با شکست‌های اولیه مواجه شده‌اند، ممکن است وارد یک دوره منفی شوند که در آن شکست به شکست دیگر منجر می‌شود.

آثار مثبت اثر متیو

این دوره‌های مثبت و منفی می‌توانند تأثیر عمیقی بر سلامت روانی افراد داشته باشند. به عنوان مثال، افرادی که در دوره مثبت قرار دارند، ممکن است دارای اعتماد به نفس بیشتری باشند و احساس خوشبختی بیشتری داشته باشند. این افراد ممکن است تحت تاثیر اثر متیو و در چرخه مثبت این اثر به دستاوردهای زیر برسند.

افزایش اعتماد به نفس با مدیریت اثر متیو

برای مدیریت اثر متیو به نحوی که به افزایش اعتماد به نفس کمک کند، می‌توانیم به فرد کمک کنیم تا به موفقیت‌های کوچک خود توجه کند و آن‌ها را بزرگ کند. به عنوان مثال، اگر فردی در یک پروژه کوچک موفق شود، می‌تواند این موفقیت را به‌عنوان یک قدم مثبت به سمت موفقیت‌های بزرگتر ببیند.

علاوه بر این، می‌توانیم به فرد کمک کنیم تا یاد بگیرد چگونه با شکست‌ها به‌طور سالم برخورد کند و از آن‌ها به‌عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد استفاده کند. به این ترتیب، او می‌تواند یاد بگیرد چگونه از اثر متیو به نفع خود استفاده کند به جای اینکه توسط آن سرکوب شود.

تأمل در تجربیات گذشته و اثر متیو

تجربیات گذشته هر فردی می‌تواند نقش مهمی در شکل‌دهی به نگرش فرد نسبت به خود و دیگران ایفا کند. به عنوان مثال، افرادی که در کودکی با محبت و مهربانی بزرگ شده‌اند، ممکن است در زندگی بزرگسالی نیز اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند.

ایجاد هدف و اثر متیو

ایجاد هدف‌های معقول و قابل دستیابی می‌تواند به فرد کمک کند تا از دوره منفی اثر متیو خارج شود. به عنوان مثال، فرد می‌تواند با تعیین هدف‌های کوچک و قابل دستیابی، به تدریج به موفقیت‌های بزرگتر برسد و این به نوبه خود می‌تواند منجر به افزایش اعتماد به نفس شود.

توسعه دانش شناختی و اثر متیو

توسعه دانش شناختی یکی از مهم‌ترین عوامل در مدیریت اثر متیو است. افراد با یادگیری مهارت‌های مختلف می‌توانند تأثیرات منفی این اثر را به حداقل برسانند. برای مثال، یادگیری مهارت‌های مدیریت زمان، تصمیم‌گیری مدبرانه و تفکر انتقادی می‌تواند به افراد کمک کند تا بتوانند به طور موثرتر با چالش‌های زندگی مواجه شوند و به موفقیت‌های بیشتری دست یابند.

رویکرد مثبت به زندگی و اثر متیو

داشتن یک نگرش مثبت به زندگی می‌تواند به فرد کمک کند تا از دوران‌های سخت بگذرد و موفقیت‌های بیشتری کسب کند. افراد با نگرش مثبت تر به زندگی می‌توانند بهتر با مشکلات مواجه شوند و راه‌های موثرتری برای حل مشکلات پیدا کنند. به عنوان مثال، فردی با نگرش مثبت ممکن است پس از یک شکست، فرصت‌های جدیدی را جستجو کند به جای اینکه درگیر ناامیدی و دلسردی شود.

اثر متیو و توسعه فردی

توسعه فردی نیز یکی از عوامل مؤثر در مدیریت اثر متیو محسوب می‌شود. افراد باید به توسعه مهارت‌های خود بپردازند تا بتوانند به موفقیت‌های بیشتری دست یابند. به عنوان مثال، یادگیری یک زبان جدید یا اکتساب مهارت‌های جدید می‌تواند به فرد کمک کند تا فرصت‌های جدیدتری در زندگی پیدا کند و به موفقیت‌های بیشتری دست یابد.

بررسی تأثیرات اجتماعی اثر متیو

در نهایت، می‌توانیم به بررسی تأثیرات اجتماعی اثر متیو بپردازیم. این اثر می‌تواند تأثیر عمیقی بر روابط اجتماعی افراد داشته باشد. افرادی که توانایی مدیریت این اثر را دارند، می‌توانند روابط بهتر و موفق‌تری با دیگران برقرار کنند. به عنوان مثال، فهمیدن چگونگی کار کردن با افراد مختلف و پذیرش دیدگاه‌های متفاوت می‌تواند به ایجاد روابط اجتماعی مثبت‌تر کمک کند.

افرادی که در محیط‌هایی با امکانات بیشتر قرار می‌گیرند، می‌توانند مهارت‌های اجتماعی بهتری توسعه دهند. به عنوان مثال، دانش‌آموزی که فرصت دارد در کلاس‌های گروهی شرکت کند، مهارت‌های اجتماعی بهتری پیدا می‌کند.

تأثیر اثر متیو بر خلاقیت و نوآوری

یکی از جنبه‌های مهمی که می‌توان اثر متیو را در آن مشاهده کرد، افزایش خلاقیت و نوآوری است. افرادی که در محیط‌هایی با بیشترین منابع و امکانات قرار دارند، می‌توانند خلاقیت بیشتری اعمال کنند و به نوآوری‌های بزرگ‌تری دست یابند. به عنوان مثال، دانش‌آموزی که دسترسی به امکانات آموزشی بیشتری دارد، می‌تواند پروژه‌های خلاقانه‌تری ارائه دهد.

اثر متیو و انگیزش فردی

انگیزش فردی نیز تحت تأثیر اثر متیو قرار می‌گیرد. افرادی که با موفقیت‌های اولیه روبه‌رو شدند، معمولاً انگیزش بیشتری برای ادامه مسیر خود دارند. مثلاً فردی که در دوران کودکی تحصیلات خوبی داشته است، انگیزه بیشتری برای پیشرفت در زندگی د

اثر متیو و کاهش استرس

یکی از جنبه‌های مثبت اثر متیو، کاهش سطح استرس در افرادی است که با موفقیت‌های اولیه مواجه می‌شوند. این افراد به دلیل داشتن منابع بیشتر و فرصت‌های بیشتر، اغلب دچار سطح کمتری از استرس می‌شوند. برای مثال، فردی که فرصت دارد در یک شغل خوب کار کند، اغلب کمتر از فشارهای مالی رنج می‌برد.

اثر متیو بر تصمیم‌گیری‌های افراد

تصمیم‌گیری نیز یکی از جنبه‌های مهم روان‌شناسی افراد است که تحت تأثیر اثر متیو قرار می‌گیرد. افرادی که تجربه موفقیت داشته‌اند، معمولاً دارای توانایی بهتری در تصمیم‌گیری هستند. مثلاً کسی که تجربه‌های موفقیت‌آمیز زیادی داشته است، می‌تواند با اعتماد به نفس بیشتری تصمیم‌های مهم زندگی را بگیرد.

آثار منفی اثر متیو

از سوی دیگر تاثیر منفی این اثر و ایجاد چرخه منفی می تواند باعث تاثیرات زنجیره ای از آثار منفی در فرد گردد که می توان به موارد زیر اشاره کرد.

افزایش استرس و اضطراب

در جهانی که اثر متیو حکمفرما است، افرادی که از منابع محدودی برخوردار هستند ممکن است سطح استرس و اضطراب بسیار بالایی تجربه کنند. آن‌ها ممکن است دائماً در حال نگرانی باشند که چگونه می‌توانند به فرصت‌های بیشتری دست پیدا کنند و همچنین ممکن است ترس از از دست دادن آن‌چه دارند را تجربه کنند. این اضطراب می‌تواند به حدی برسد که افراد نتوانند به طور کامل از زندگی‌شان لذت ببرند و همواره در حال نگرانی از آینده باشند.

افزایش نارضایتی از خود

افرادی که در معرض تاثیرات منفی اثر متیو قرار گرفته‌اند ممکن است نارضایتی زیادی از خود داشته باشند. این نارضایتی ممکن است به دلیل تجربه ناکامی‌های متوالی و دیدن موفقیت‌های دیگران باشد. این حس نارضایتی ممکن است باعث شود که افراد احساس کنند ارزش کمتری دارند و این امر می‌تواند به افزایش افسردگی و کاهش عزت نفس منجر شود که همین باعث می شود فرد در زنجیره نارضایتی و آثار منفی حاصل از آن به دام بیفتد.

کاهش اعتماد به نفس

اثر متیو می‌تواند به کاهش چشم‌گیر اعتماد به نفس در افراد منجر شود. این کاهش ممکن است به دلیل مقایسه خود با دیگران که به نظر موفق‌تر هستند یا دارای منابع بیشتری هستند باشد. این امر می‌تواند باعث کاهش انگیزه و آرزوهای شخصی شود و فرد را در یک چرخه ناامیدی و کاهش تلاش‌های شخصی گرفتار کرده و توانمندی های افراد را تحت شعاع خود قرار دهد.

کاهش امید به آینده

افرادی که به دلیل اثر متیو با محدودیت‌های زیادی روبرو هستند، ممکن است امید کمتری به آینده داشته باشند. آن‌ها ممکن است احساس کنند که فرصت‌های کمتری برای پیشرفت و بهبود زندگی دارند. این کمبود امید می‌تواند باعث کاهش انگیزه برای تلاش و کوشش در راستای اهداف شخصی شود.

نتیجه گیری

بدون شک اثر متیو به عنوان یک پدیده اجتماعی و روان‌شناسی می‌تواند تأثیرات مثبت اندک و یا تاثیرات منفی گسترده‌ای بر جامعه داشته باشد. در این بخش به بررسی تأثیرات این اثر بر اقتصاد و به ویژه ایجاد شکاف طبقاتی می‌پردازیم.

مفهوم اثر متیو، در حوزه اقتصاد نیز به خوبی مشهود است. افرادی که از دارایی‌های بیشتری برخوردارند، توانایی دسترسی به منابع و فرصت‌های بیشتری دارند. این موضوع باعث می‌شود که طبقه پولدار به مرور زمان دارایی‌های بیشتری جمع‌آوری کند، در حالی که طبقات کم‌برخوردار نه تنها فرصت افزایش دارایی‌های خود را ندارند بلکه گاهاً مواجه با کاهش دارایی‌ها هستند. این امر موجب ایجاد یک شکاف عمیق بین طبقات مختلف جامعه می‌شود که عدم انصاف اجتماعی را به همراه دارد.

با توجه به اینکه اثر متیو موجب می‌شود تا افراد ثروتمند بتوانند منابع بیشتری را در اختیار داشته باشند، این افراد توانایی دسترسی به تسهیلات و فرصت‌های اقتصادی بیشتری نیز خواهند داشت. نتیجه این امر، ایجاد یک دوره موارد بی‌عدالتی است که در آن افراد کم‌دار توانایی رقابت با افراد ثروتمند را ندارند و بنابراین فرصت‌های کمتری برای پیشرفت اقتصادی دارند.

این اثر همچنین می‌تواند منجر به افزایش فقر نسبی شود. فقر نسبی به این معنا است که افرادی چون دارایی‌های کمتری دارند نسبت به دیگران، حس فقر می‌کنند، حتی اگر به نیازهای اساسی خود پاسخ دهند. این موضوع باعث می‌شود که افراد احساس ناراحتی و ناکامی کنند که می‌تواند به نوبه خود تأثیرات منفی روانی داشته باشد.

با وجود این اثر، افراد ثروتمند می‌توانند به تربیت و آموزش بهتری برای فرزندان خود دست یابند، که این امر به نوبه خود می‌تواند تفاوت‌های بزرگی در فرصت‌های آینده ایجاد کند. این تفاوت‌ها نه تنها در زمینه تحصیلات بلکه در تمام جوانب زندگی، از جمله فرصت‌های شغلی و اقتصادی، مشهود خواهد بود.

با وجود تمام این چالش‌ها، می‌توان با اتخاذ برخی راهکارها موثر به مقابله با اثرات منفی اثر متیو پرداخت. ایجاد فرصت‌های برابر برای همه افراد جامعه، توسعه سیاست‌های اقتصادی عادلانه و پشتیبانی از افراد کم‌ برخوردار از جمله راهکارهایی است که می‌توان به ویژه در زمینه اقتصاد به کار گرفت تا تأثیرات منفی این اثر کاهش یابد. همچنین با پرهیز از قومیت گرایی و آشنایی با انواع خطاهای شناختی می توان اثرات روانشناختی این اثر را تا حد زیادی کمرنگ کرد.

سید مسعود علوی پور

پدیده بادرماینهوف چیست

پدیده بادرماینهوف چیست و چگونه ما را دچار خطا می کند؟

پدیده بادرماینهوف چیست و چگونه ما را دچار خطا می کند؟ در دنیای پرسرعت و پیچیده‌ی امروز، ما هر لحظه با دسته‌ها از اطلاعات مواجه هستیم. این اطلاعات می‌توانند از موضوعات مختلفی باشند که برخی از آن‌ها برایمان جدید هستند. گاهی اوقات پس از آشنایی با یک مفهوم یا کلمه جدید، به نظر می‌آید که ناگهان همه‌جا با آن روبرو می‌شویم. این پدیده‌ به نام «پدیده بادرماینهوف یا سوگیری شناختی بادرماینهوف» شناخته می‌شود،

پدیده بادرماینهوف چیست ؟

تاریخچه نامگذاری

نام این پدیده از گروه تروریستی آلمانی «بادرماینهوف» گرفته شده است. در دهه‌ی ۷۰ میلادی، این گروه در اخبار و رسانه‌ها بسیار مطرح بود و بسیاری از افراد احساس می‌کردند که ناگهان نام این گروه در همه‌جا شنیده می‌شود. این احساس «دیدن چیزی در همه‌جا» منجر به نامگذاری این پدیده شد. این نامگذاری نشان‌دهنده‌ی این است که چگونه یک اتفاق ساده می‌تواند منجر به تشکیل یک مفهوم علمی شود و به ما کمک کند تا پدیده‌های مختلف روانشناختی را بهتر درک کنیم.

مفهوم علمی

سوگیری شناختی بادرماینهوف یکی از خطاهای شناختی است که در آن فرد پس از آشنایی با یک مفهوم یا کلمه‌ی جدید، آن را بیش از پیش مشاهده می‌کند. این پدیده نشان‌دهنده‌ی این است که چگونه مغز ما ممکن است اطلاعات جدید را به گونه‌ای فراگیر کند که به نظر می‌آید این اطلاعات در همه‌جا حضور دارند. این پدیده می‌تواند به ما کمک کند تا بفهمیم چرا گاهی اوقات احساس می‌کنیم که با یک موضوع یا کلمه جدید بارها و بارها روبرو می‌شویم، حتی اگر قبلاً به آن توجه نکرده باشیم.

مثال‌های کاربردی در زندگی روزمره

خرید

وقتی به فکر خرید یک کالای جدید می‌افکنیم، ناخودآگاه به دنبال آن در همه‌جا می‌گردیم و احتمالاً آن را بیشتر مشاهده می‌کنیم. این موقعیت می‌تواند نمونه‌ای از سوگیری شناختی بادرماینهوف باشد. این پدیده به ما نشان می‌دهد که چگونه خطاهای شناختی دیگر مانند سوگیری تایید (confirmation bias)  نیز می‌توانند در این موقعیت‌ها اثرگذار باشند و ما را به سمت انتخاب‌هایی هدایت کنند که قبلاً در ذهنمان بوده‌اند.

در محیط کار

در محیط کار نیز می‌توانیم شاهد این پدیده باشیم. به عنوان مثال، وقتی یک استراتژی یا اصطلاح جدید یاد می‌گیریم، ممکن است آن را در جلسات مختلف و گفتگوهای روزمره بیشتر بشنویم. این موضوع می‌تواند نشان‌دهنده‌ی این باشد که چگونه مغز ما به دنبال الگوهای مشابه می‌گردد و این الگوها را بیشتر مشاهده می‌کند. این پدیده می‌تواند به ما کمک کند تا بفهمیم چگونه خطاهای شناختی دیگر مانند خطای شناختی نمایه‌سازی (representative heuristic) می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های ما نقش داشته باشد.

در روابط انسانی

در روابط انسانی نیز این پدیده می‌تواند نقش داشته باشد. به عنوان مثال، وقتی که یکی از دوستانمان یک ویژگی خاصی را در ما می‌بیند و سپس ما نیز به تداوم یافتن آن ویژگی در خودمان پرداخته و آن را بیشتر مشاهده می‌کنیم. این موقعیت می‌تواند نمایانگر خطای تأثیر اولیه (anchoring effect) باشد که در آن ما به اطلاعات اولیه‌ای که دریافت کرده‌ایم، بیش از حد اعتماد می‌کنیم.

راه‌های مقابله با سوگیری شناختی بادرماینهوف

آگاهی از پدیده

یکی از راه‌های موثر برای مقابله با این پدیده، آگاهی بیشتر از آن است. وقتی ما متوجه می‌شویم که در حال تجربه‌ی این پدیده هستیم، می‌توانیم به طور هوشمندانه به جلوگیری از اثرات منفی آن بپردازیم. در این زمینه، می‌توان به پدیده‌هایی مانند پاریدولیا ( پاریدولیا : مشاهده‌ی الگوهای آشنا در اشیاء تصادفی) اشاره کرد که نشان‌دهنده‌ی این است که چگونه مغز ما به دنبال الگوهای معروف است.

تمرینات ذهنی

تمرینات ذهنی نیز می‌توانند به ما کمک کنند تا بهتر با این پدیده مقابله کنیم. به عنوان مثال، می‌توانیم تمرین کنیم تا اطلاعات جدید را به طور کامل و بدون تاثیر از سوگیری‌های شناختی دیگر دریافت کنیم. در این زمینه، می‌توان به پدیده‌ی آپوفنیا ( آپوفنیا : شنیدن کلمات معنادار در صداهای بی‌معنی) اشاره کرد که نشان‌دهنده‌ی این است که چگونه مغز ما ممکن است اطلاعات بی‌معنی را به عنوان اطلاعات معنادار تفسیر کند.

مشاوره

گاهی اوقات ممکن است نیاز به کمک حرفه‌ای داشته باشیم تا بتوانیم به طور کامل با این پدیده مقابله کنیم. مشاوره می‌تواند فضایی امن برای بررسی و درک بهتر این پدیده فراهم کند و به ما کمک کند تا راه‌های موثرتری برای مقابله با آن پیدا کنیم.

نتیجه‌گیری

در این مقاله با پدیده‌ی جذاب و گاهی گیج‌کننده‌ی سوگیری شناختی بادرماینهوف آشنا شدیم. ما دیدیم که این پدیده چگونه می‌تواند در زندگی روزمره ما تاثیر گذار باشد و چگونه می‌توانیم با آن مقابله کنیم. این پدیده نشان می‌دهد که چگونه مغز ما به دنبال الگوهای آشنا می‌گردد و گاهی اوقات ممکن است به ما اطلاعات نادرستی ارائه دهد.

این پدیده به ما این فرصت را می‌دهد که به خطاهای شناختی دیگر نظیر پاریدولیا و آپوفنیا نیز فکر کنیم و ببینیم که چگونه این خطاهای شناختی می‌توانند تاثیرات متفاوتی بر زندگی ما داشته باشند. با درک بهتر این پدیده‌ها، می‌توانیم به سوی زندگی آگاهانه‌تر و هوشمندانه‌تر حرکت کنیم.

پرسش‌های متداول

  1. آیا سوگیری شناختی بادرماینهوف فقط به موضوعات جدید مرتبط است یا می‌تواند به موضوعات قدیمی نیز مرتبط باشد؟این پدیده می‌تواند به هر دو مرتبط باشد. مغز ما به دنبال الگوهای آشنا می‌گردد، چه آن‌ها جدید باشند یا قدیمی.
  2. چگونه می‌توانیم از تاثیر این پدیده جلوگیری کنیم؟یکی از راه‌های موثر، آگاهی بیشتر از این پدیده و تمرینات ذهنی برای کنترل بهتر توجه ما به اطلاعات مختلف است.
  3. آیا این پدیده فقط در انسان‌ها دیده می‌شود یا در حیوانات نیز مشاهده می‌شود؟این موضوع بیشتر مرتبط با پردازش اطلاعات در مغز انسان است و تا به حال مستند نشده است که در حیوانات نیز دیده شود.
  4. چه رابطه‌ای بین سوگیری شناختی بادرماینهوف و پاریدولیا وجود دارد؟هر دوی این پدیده‌ها نشان‌دهنده‌ی گرایش مغز به یافتن الگوهای آشنا در اطلاعات تصادفی یا بی‌معنی است.
  5. آیا مشاوره می‌تواند کمک کند تا بهتر با این پدیده مقابله کنیم؟

    بله، مشاوره می‌تواند فضایی امن برای بررسی و درک بهتر این پدیده فراهم کند و به ما کمک کند تا راه‌های موثرتری برای مقابله با آن پیدا کنیم.

کالاهای موقعیتی چه هستند

کالاهای موقعیتی چه هستند و چه نقشی در زندگی ما ایفا می کنند؟

در دنیایی که هر لحظه در حال تغییر است، لازم است که بدانیم کالاهای موقعیتی چه هستند و چطور این کالاها به عنوان یک مرکز جذب در درک رفتار مصرف‌کننده به وجود آمده‌اند. این کالاها که به طور عمیق با وضعیت اجتماعی و اقتصادی فرد همگرا هستند، زمینه‌ای غنی برای تحلیل روان‌شناسی فراهم می‌کنند. این مقاله قصد دارد تا به تحلیل عمیق از دیدگاه‌های روان‌شناسی انتقادی در مورد کالاهای موقعیتی بپردازد و نوری بر رابطه پیچیده بین نابرابری اقتصادی، وضعیت اجتماعی و الگوهای مصرف فردی بیاندازد.

کالاهای موقعیتی چه هستند

پیش از اینکه عمیق‌تر وارد موضوع شویم، ضروری است که درک جامعی از مفهوم کالاهای موقعیتی (Positional good) داشته باشیم. این کالاها از لحاظ روانی، ارزش زیادی به دلیل ندرت و وضعیتی که به دارندگان خود می‌دهند دارند. این موارد فقط در مورد برآورده کردن نیاز یا خواسته نیستند؛ این‌ها در مورد نشان دادن یک موقعیت اجتماعی خاص، یک وضعیت برتر در جامعه هستند. مصرف این کالاها به طور عمیق در فرآیندهای روان‌شناسی که رفتار انسان را کنترل می‌کنند ریشه دارد، که افراد اغلب به دنبال ارتقاء وضعیت اجتماعی خود از طریق خرید کالاهای موقعیتی هستند.

زمینه‌های روان‌شناسی کالاهای موقعیتی

درک زمینه‌های روان‌شناسی کالاهای موقعیتی در بررسی شبکه پیچیده رفتار مصرف‌کننده در جامعه‌ای که با نابرابری‌های اقتصادی مواجه است، حیاتی است. این یک عدسی است که از طریق آن می‌توانیم انگیزه‌های پشت مصرف برندهای لوکس و تحصیلات نخبه را تحلیل کنیم.

تأثیر بر عزت نفس

یک جنبه مهم از پویایی‌های روان‌شناسی اطراف کالاهای موقعیتی تأثیر آن‌ها بر عزت نفس است. مالکیت یک کالای لوکس یا بهره‌مندی از یک خدمت انحصاری اغلب عزت نفس فرد را افزایش می‌دهد و احساس موفقیت و برتری ایجاد می‌کند. این یک رضایت روان‌شناسی است که با داشتن چیزی نادر همراه است، چیزی که دیگران به دنبال دارند اما نمی‌توانند به راحتی به دست آورند. این افزایش در عزت نفس می‌تواند یک شمشیر دو لبه باشد و فرهنگی از مادی‌گرایی را ترویج دهد که در آن ارزش خود به دارایی‌های مادی وابسته است.

کالاهای موقعیتی – قیمت و تقاضا

در دنیای پیچیده اقتصاد، کالاها و خدمات به طور کلی از قوانین اساسی تقاضا و تامین پیروی می‌کنند، جایی که افزایش قیمت به کاهش تقاضا منجر می‌شود. اما کالاهای موقعیتی این دانش رایج را نقض می‌کنند، به نحوی که با افزایش قیمت، تقاضا نیز افزایش می‌یابد. این پدیده به ارتقاء وضعیتی که با برچسب قیمت بالاتر همراه است، مرتبط است، مفهومی که به طور عمیق در روان‌شناسی مصرف ریشه دارد.

پدیده کالاهای وبلن

در قلب این پدیده، مفهوم کالاهای وبلن قرار دارد، نامگذاری شده بر اساس تورستین بوند وبلن، اقتصاددان و جامعه‌شناس نروژی-آمریکایی و یک منتقد شناخته شده سیستم سرمایه‌داری. این کالاها با افزایش قیمت‌هایشان، تقاضا نیز افزایش می‌یابد، یک روند متفاوت با قوانین اقتصادی معمولی که بیشتر محصولات را کنترل می‌کنند.

انتقادات و جنجال‌های اطراف کالاهای موقعیتی

همانطور که عمیق‌تر وارد دنیای کالاهای موقعیتی می‌شویم، ضروری است که به دیدگاه‌های انتقادی و جنجال‌هایی که این مفهوم را احاطه کرده‌اند پرداخته شود. بازار کالاهای موقعیتی، در حالی که در حال رشد است، باعث به وجود آمدن مجموعه‌ای از بحث‌ها در مورد اخلاق اقتصادی، ارزش‌های جامعه و خوب‌بودن روان‌شناسی فردی شده است.

پیامدهای عملی و جهت‌های آینده

همانطور که ما از چشم‌انداز پیچیده کالاهای موقعیتی عبور می‌کنیم، حیاتی است که از پیامدهای عملی این پدیده و جهت‌های بالقوه برای تحقیقات آینده در این زمینه آگاهی داشته باشیم.

نتیجه‌گیری

در نتیجه، دنیای کالاهای موقعیتی زمینه‌ای غنی برای کاوش ارائه می‌دهد، به‌خصوص از دیدگاه روان‌شناسی و انتقادی. این کالاها که به طور عمیق در باف جامعه جا ساخته‌اند، رفتارها و انتخاب‌های فردی را تحت تأثیر قرار می‌دهند، الگوهای مصرف را شکل می‌دهند و فرهنگی را بر اساس نابرابری‌های اقتصادی و تعقیب وضعیت اجتماعی ترویج می‌کنند. این موارد نه تنها به ما این امکان را می‌دهند که به درک بهتری از جامعه‌ی امروزی دست یابیم، بلکه به ما این فرصت را می‌دهد که به تأمل در مورد آینده‌ی ما به عنوان یک جامعه بپردازیم، جایی که ارزش‌های واقعی بر مادی‌گرایی غلبه می‌کنند.

 

سید مسعود علوی پور

اثر اجماع کاذب چیست؟

اثر اجماع کاذب چیست؟

برای شناخت هر جه بهتر خطاهای شناختی لازم است بدانیم که اثر اجماع کاذب چیست و چگونه روی ادراک ما از واقعیت تاثیر منفی می گذارد؟ تمایل ما به دست بالا گرفتن اینکه دیگران چقدر با ما موافق هستند به عنوان اثر اجماع کاذب یا False consensus effect شناخته می شود.

این نوع سوگیری شناختی باعث می‌شود افراد باور کنند که ارزش‌ها و ایده‌های خودشان باورهایی عمومی هستند و اکثریت مردم همین عقاید را دارند، حتی اگر اینطور نباشد. 

مثلا علی به خط سیاسی خاصی علاقه مند است و سایت های مختلف خبری که حامی آن جریان هستند را مطالعه می کند. بر اساس الگوریتم های اینترنتی، این رفتار توسط مرورگرها شناخته شده و فیدهای اطلاعاتی موافق با آن جریان سیاسی ببصورت مداوم به علی پیشنهاد می شود.

حتی اگر این فید توسط خود علی تنظیم شده باشد، ممکن است او اینطور تصور کند که اکثریت جامعه با موضع او موافق و همسو هستند.

چرا اثر اجماع کاذب رخ می دهد؟

یکی از دلایل احتمالی اثر اجماع کاذب، چیزی است که به عنوان سوگیری در دسترس بودن شناخته می شود . وقتی می‌خواهیم میزان رایج یا محتمل بودن چیزی را تخمین بزنیم، تمایل داریم به نمونه‌هایی که راحت‌تر به ذهن می‌رسند نگاه کنیم.

اگر می‌خواهید تعیین کنید که آیا دیگران هم عقاید شما را دارند یا خیر، احتمالاً به افرادی فکر می‌کنید که شبیه‌ترین افراد به شما هستند، مانند خانواده و دوستانتان، و به احتمال بسیار زیاد آنها چیزهای مشترک زیادی با شما دارند.

سه دلیل اصلی برای اجماع کاذب وجود دارد:

  1. خانواده و دوستان ما، افرادی که بیشتر با آنها در ارتباط هستیم، به احتمال زیاد دارای عقایدی شبیه ما هستند و تقریبا باورها و رفتارهای مشابه ما را دارا هستند.
  2. باور اینکه دیگران به همان روشی که ما فکر می کنند و عمل می کنند، می تواند برای عزت نفس ما مفید باشد . برای اینکه احساس خوبی نسبت به خود داشته باشیم، انگیزه داریم که فکر کنیم دیگران نیز مانند ما هستند.
  3. ما بیشتر با نگرش ها و باورهای خودمان آشنا هستیم. از آنجایی که این ایده‌ها معمولاً در خط مقدم ذهن ما قرار دارند، ما احساس می کنیم که دیگران هم نگرش‌های مشابهی دارند.

عواملی که بر اثر اجماع کاذب تأثیر می گذارد

اثر اجماع کاذب در موقعیت‌های خاص قوی‌تر است. اگر چیزی را واقعاً مهم بدانیم یا از دیدگاه خود بسیار مطمئن باشیم، میزان اجماع کاذب قوی‌تر می‌شود. یعنی ما به احتمال زیاد تصور می کنیم افراد بیشتری با ما موافق هستند.

به عنوان مثال، اگر شما فردی نگران محیط زیست باشید، احتمالاً تعداد افرادی را که در مورد مسائل زیست محیطی نگران هستند را بیش از حد برآورد خواهید کرد.

این تأثیر همچنین در مواردی خود را قوی‌تر نشان خواهد داد که ما خیلی مطمئن باشیم که باورها، نظرات یا ایده‌هایمان درست هستند.  مثلا اگر 100% معتقد هستید که تصویب یک قانون خاص میزان جرم و جنایت را در جامعه شما کاهش می دهد، به احتمال زیاد عقیده خواهید داشت که اکثریت شهروندان شهر شما نیز از تصویب این قانون حمایت خواهند کرد.

همنطور ممکن است در مواردی که عوامل موقعیتی نقش عمده ای دارند هم اثر اجماع کاذب را تجربه کنیم. برای مثال، تصور کنید برای دیدن یک فیلم می روید، اما فکر می کنید فیلم افتضاح است زیرا جلوه های ویژه بسیار ضعیفی دارد. از آنجایی که تصور می‌کنید همه افراد دیگری که فیلم را تماشا می‌کنند تجربه یکسانی را به اشتراک می‌گذارند و نظرات یکسانی را منتقل می کنند، ممکن است به اشتباه فکر کنید همه تماشاگران دیگر هم موافق باشند که فیلم افتضاح است.

تحقیق در مورد اثر اجماع کاذب

اثر اجماع کاذب اولین بار در اواخر دهه 1970 توسط نامگذاری و توصیف شد.

در سال 1977، لی راس و همکارانش آزمایش بسیار جالبی انجام دادند : تعدادی از دانشجویان دانشگاه استخدام شدند و از آنها پرسیدند که آیا مایلند تابلویی با علامت “توبه” در سراسر دانشگاه حمل کنند.

هر شرکت کننده در انتخاب آزاد بود و همانطور که می توانیم تصور کنیم، برخی این پیشنهاد را پذیرفتند و برخی دیگر قبول نکردند. نکته جالب این است که سپس از همه خواسته شد تا تخمین بزنند که چند نفر از حمل تابلو در سراسر محوطه دانشگاه پذیرفته یا خودداری کرده اند.

سپس یک روند بسیار کنجکاو کشف شد: دانشجویانی که پذیرفته بودند فکر می کردند که 60٪ از مردم نیز مایل به انجام این کار هستند، در حالی که در میان کسانی که این پیشنهاد را رد کرده بودند، فکر می کردند که تنها 27٪ مایل به حمل علامت هستند. به عبارت دیگر، هر گروه (آنهایی که قبول کردند و آنهایی که رد کردند) تعداد افرادی را که می توانستند تصمیم بگیرند، بیش از حد برآورد کردند.

به نوعی، فروید یکی از اولین کسانی بود که به اثر اجماع کاذب اشاره کرد. با این حال، او آن را بیشتر به عنوان یک مکانیسم دفاعی در نظر گرفت ، دقیقاً به فرافکنی اشاره کرد. این واقعیت است که ما برخی از ویژگی های خود یا محیط خود را نمی پذیریم زیرا آنها را بیش از حد تهدید کننده می انگاریم و تمایل داریم آنها را به دیگران فرافکنی کنیم.

با این حال، شایان ذکر است که اثر اجماع کاذب تنها به برآورد بیش از حد از میزان باورهای فرد اشاره دارد. به عنوان مثال، بنیادگرایان مذهبی آگاه هستند که همه در بینش آنها از جهان سهیم نیستند، اما وقتی این افراد قربانی اجماع کاذب می شوند، اصرار دارند تعداد افرادی را که واقعاً در ارزش های آنها اشتراک دارند را بیش از حد برآورد کنند.

علل: از ناامنی تا کمبود اطلاعات

اجماع کاذب یک پدیده چندتعیینی است. مشخص است که در برخی موارد این سوگیری پایه و اساس خود را در تمایل ما برای حفظ یک ارزیابی مثبت از خود قرار می دهد. یعنی اگر باور داشته باشیم که عزت نفس ما در معرض تهدید قرار گرفته است یا اگر بخواهیم ایده ای را که در مورد آن احساس امنیت خاصی نمی کنیم، تقویت کنیم، تمایل داریم فکر کنیم که بسیاری از مردم باورهای ما را دنبال می کنند. به این ترتیب به خودمان اعتماد به نفس می دهیم تا تعادل روانی خود را حفظ کنیم .

در موارد دیگر، اجماع کاذب با فقدان اطلاعات محدود می شود. در واقع مشخص است که افراد اصلاح طلب رسانه های اصلاح طلبان را می خوانند و اصولگرایان مذهبی هم رسانه های خودشان را. بنابراین، اعتقادات آنها تقویت می شود زیرا آنها اطلاعات متعادل ساز و مخالف باورهایشان را پیدا نمی کنند که به آنها اجازه دهد به دیدگاهی از زاویه نگاه افراد دیگر دست پیدا کنند.

در نهایت، یکی دیگر از دلایل اجماع نادرست در یک منبع کنترل خارجی نهفته است. یعنی اگر فکر می‌کنیم که تصمیمات و رفتارهای ما تا حد زیادی توسط محیط اجتماعی که در آن فعالیت می‌کنیم تعیین می‌شود، این تفکر غیرمنطقی نیست که بسیاری از افراد دیگر در شرایط مشابه ما هستند و بنابراین عقاید و رفتارهایی مشابه با ما دارند.

سوگیری تایید چیست؟

سوگیری تایید چیست؟

سوگیری تایید یا تاییدگرایی (Confirmation Bias) یک سوگیری شناختی است که نتیجه گیری منطقی شما را به نفع اطلاعاتی که باورها یا سوگیری های قبلی شما را تایید می کند، جهت می دهد. در این مقاله در وب سایت علوی پور به معرفی کامل این سوگیری شناختی خواهیم پرداخت و خواهیم دید این خطای شناختی چگونه ادراک ما را دچار سوء برداشت می کند.

نحوه عملکرد سوگیری تایید بر اساس تفاوت‌های شخصیتی و فرهنگی هر فرد متفاوت است، اما معمولاً در این روش، افراد مبتنی بر تجارب و دانش‌های خود، به سادگی و بدون مطالعه دقیق واقعیت‌ها، به نتایجی دست می‌یابند که باورشان را تقویت می‌کند. در واقع، در سوگیری تایید، فرد به دنبال این است که نتایجی را که با مفهوم و باورهای قبلی‌اش سازگاری داشته باشد، بپذیرد.

به عنوان مثال، تصور کنید که شخصی معتقد است افراد چپ دست خلاق تر از افراد راست دست هستند. هر گاه این شخص با فردی چپ دست و خلاق روبرو می شود، به این «شواهد» اهمیت بیشتری می دهد که از آنچه قبلاً معتقد است حمایت می کند. این فرد حتی ممکن است به دنبال اثباتی باشد که این باور را بیشتر تأیید کند و در عین حال نمونه هایی را که این ایده را پشتیبانی نمی کنند، کاهش دهد.

سوگیری‌های تایید بر نحوه جمع‌آوری اطلاعات تأثیر می‌گذارد، اما بر نحوه تفسیر و یادآوری اطلاعات نیز تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، افرادی که از یک موضوع خاص حمایت می کنند یا مخالف آن هستند، نه تنها به دنبال اطلاعاتی برای حمایت از آن هستند، بلکه اخبار را نیز به گونه ای تفسیر می کنند که ایده های موجود خود را حفظ کند. آنها همچنین جزئیات را به گونه ای به خاطر خواهند آورد که این نگرش ها را تقویت کند .

تاریخچه سوگیری تایید

ایده پشت سوگیری تایید توسط فیلسوفان و نویسندگان از زمان های قدیم مشاهده شده است. در دهه 1960، پیتر واسون ، روانشناس شناختی آزمایش های متعددی را انجام داد که به عنوان  قانون واسون شناخته می شوند. او نشان داد که مردم تمایل دارند به دنبال اطلاعاتی باشند که باورهای موجود آنها را تایید کند.

برای مثال، فردی که اعتقاد دارد که محیط‌زیست و تغییرات آب‌وهوایی یک مسأله جدی است، فقط داستان‌های مرتبط با حفاظت از محیط‌زیست، تغییر آب‌و‌هوا و انرژی‌های تجدید‌پذیر را جستجو می‌کند و می‌خواند. اما اگر فرد دیگری به تغییرات آب‌و‌هوایی اعتقادی نداشته باشد، فقط مطالب مرتبط با حوزه‌هایی مانند «تغییر آب‌وهوا یک افسانه است»، «چرا دانشمندان دروغ می‌گویند؟» و «چگونه همه‌ ما فریب می‌خوریم؟» را جستجو می‌کند و می‌خواند. این شخص همچنان به اعتقادات فعلی‌اش پایبند است و تنها به دنبال تعیین صحت اعتقاداتش است.

تأییدگرایی تنها به جستجوی جانبدارانه اطلاعات محدود نمی‌شود؛ بلکه گاهی اوقات ما را به این سمت پیش می‌برد تا اطلاعات جدید را به گونه‌ای تفسیر کنیم که باورهای قبلی‌مان را تأیید می‌کند. اینجاست که تأییدگرایی به تفسیر نامتعادل و ناعادلانه‌ی اطلاعات و واقعیت‌ها منجر می‌شود.

برای مثال، فرض کنید یک فرد به دنبال خرید خودرویی باشد و بعد از مدتی تحقیق درباره‌ی انواع ماشین‌ها، به این نتیجه‌ رسیده که خودروهای ژاپنی بهتر از خودروهای آمریکایی هستند. حالا، هر اطلاعی که این فرد درباره‌ی خودروی ژاپنی جمع آوری می کند، به او تأیید می‌دهد که تصمیمش درست است و همانطور که منتظر بوده، این تصمیم را تایید می‌کند. در عین حال، او تمایلی به بررسی نقاط ضعف یا مزایای خودروهای آمریکایی نخواهد داشت و این باعث می‌شود که تنها اطلاعاتی را که تصمیم او را تایید می‌کنند، مورد توجه قرار دهد.

برای مقابله با سوگیری تایید یا تأییدگرایی، مهم است تا جستجوی ما اطلاعات را به طور جامع و بی‌طرفانه انجام دهیم و با توجه به دلایل و شواهد، نتایج خود را بررسی کنیم. همچنین، می‌توانیم به منابع مختلف دسترسی پیدا کنیم و نظرات و ایده‌های مختلف را بررسی کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که تصمیمات ما بر مبنای اطلاعات واقعی‌اند.

نشانه های سوگیری تایید

وقتی صحبت از سوگیری تایید به میان می آید، اغلب نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد یک فرد سهوا یا آگاهانه قربانی آن شده است. متأسفانه، تشخیص آن نیز می تواند بسیار ظریف و دشوار باشد. برخی از این علائم که ممکن است به شما کمک کند تشخیص دهید چه زمانی شما یا شخص دیگری این سوگیری را تجربه می کنید عبارتند از:

  • فقط به دنبال اطلاعاتی باشید که باورهای شما را تأیید می کند و اطلاعاتی را که از باورهای شما پشتیبانی نمی کند را نادیده گرفته یا بی اعتبار می کنید.
  • به جای در نظر گرفتن همه شواهد موجود، به دنبال شواهدی باشید که آنچه را که قبلاً فکر می کنید درست است تأیید کند.
  • تکیه بر کلیشه ها یا سوگیری های شخصی هنگام ارزیابی اطلاعات.
  • به خاطر سپردن انتخابی اطلاعاتی که از نظرات شما پشتیبانی می‌کند، در حالی که اطلاعاتی را که این کار را نمی‌کنند را فراموش کرده، کمرنگ یا نادیده می گیرید.
  • داشتن یک واکنش عاطفی، هیجانی قوی به اطلاعات (مثبت یا منفی) که باورهای شما را تأیید می کند.

انواع سوگیری تایید

چند نوع مختلف سوگیری تایید وجود دارد که ممکن است رخ دهد. برخی از رایج ترین آنها شامل موارد زیر است:

  • توجه جانبدارانه : این زمانی است که ما به طور انتخابی بر روی اطلاعاتی تمرکز می کنیم که نظرات ما را تأیید می کند در حالی که داده هایی را که این کار را نمی کنند نادیده می گیریم یا تخفیف می دهیم.
  • تفسیر مغرضانه : این زمانی است که ما آگاهانه اطلاعات را به گونه ای تفسیر می کنیم که باورهای ما را تأیید کند.
  • حافظه جانبدارانه : این زمانی است که ما به طور انتخابی اطلاعاتی را به خاطر می سپاریم که از دیدگاه های ما پشتیبانی می کند در حالی که اطلاعاتی را که پشتیبانی نمی کنند فراموش می کنیم یا از آن تخفیف می گیریم.

 

 

کاری که آدم‌ها خیلی خوب می‌توانند انجام دهند، تفسیر اطلاعات جدید است؛ اما آن هم به شیوه‌ای که به عقاید و باورهای قبلی‌شان آسیبی وارد نشود!

_وارن بافت

نمونه‌هایی از سوگیری تایید

در نظر گرفتن چند نمونه از نحوه عملکرد سوگیری تایید در زندگی روزمره می تواند مفید باشد تا دیدگاه بهتری از اثرات و تاثیری که ممکن است داشته باشد، بدست آوریم.

تفاسیر مسائل جاری

یکی از رایج‌ترین نمونه‌های سوگیری تأیید، نحوه جستجو یا تفسیر اخبار است. مثلا اگر داستانی دیدگاه های قبلی ما را تأیید کند، حتی اگر شواهد ارائه شده متزلزل یا غیرقطعی باشد، احتمال بیشتری دارد که آن روایت را باور کنیم.  برای مثال، اگر از یک نامزد سیاسی خاص حمایت کنیم، احتمال بیشتری دارد که به اخباری که آنها را مثبت نشان می دهد توجه نشان دهیم و در عین حال موارد انتقادی را نادیده می گیریم و حتی سعی خواهیم کرد اطلاعات منفی اثبات شده را هم نادیده بگیریم.

در این زمینه مثال قانون جذب را در نظر بگیرید:

  • فرض کنید محمد به قانون جذب عقیده دارد. او به دنبال مطالب و نظریاتی است که وجود این ساز و کار را تایید می کند. وقتی مواردی از قبلی کسب در آمد، ارتقا سلامتی و یا برعکس، از دست دادن سلامتی و یا ورشکستگی یا امثال این وقایع را می بیند، آنها را به قانون جذب نسبت داده و به گونه ای تفسیر می کند که از باورهای موجود او پشتیبانی می کند.
  • شخص دیگری بنام علی را در نظر بگیرید که به طور مطلق با چنین قانونی مخالف است و فرضیه های مختلفی در رد این باور دارد. باور های او آنقدر در رد این قانون، محکم است که حتی موارد مثبتی که در قانون جذب به آنها اشاره شده را هم رد می کند. مواردی از قبیل شکرگزاری، تاثیر جملات تاکیدی، مراقبه و مدیتیشن، ذهن آگاهی و …. علی هم به دنبال اطلاعاتی می گردد که دیدگاه او در نفی و رد قانون جذب را به اثبات برساند.

 

این دو نفر نظرات بسیار متفاوتی در مورد یک موضوع دارند و تفسیرهایشان بر اساس اعتقاداتشان است. این دو نفر در برابر یک روایت مشترک موضع کاملا متفاوت خواهند داشت چرا که تعصب آنها نحوه درک آنها از جزئیات را شکل می دهد و ادراکات آنها بیشتر در خدمت تایید اعتقادات و باورهایشان خواهد بود.

 

ارتباطات شخصی

نمونه دیگری از سوگیری تایید را می توان در نحوه انتخاب دوستان و شرکا مشاهده کرد. ما بیشتر مجذوب افرادی می شویم که دارای اعتقادات و ارزش های مشابهی با ما هستند و با آنها دوست می شویم و کمتر با کسانی که همراه باورهای ما نیستند معاشرت می کنیم. این می تواند منجر به اثر محفظه پژواک شود، جایی که ما فقط اطلاعاتی را می شنویم که نظرات ما را تأیید می کند و هرگز نظرات ما را به چالش کشیده نمی شود.

تصمیم گیری

سوگیری تایید اغلب می تواند منجر به تصمیم گیری بد شود . به عنوان مثال، اگر متقاعد شده باشیم که یک سرمایه گذاری خاص خوب است، ممکن است علائم هشدار دهنده را نادیده بگیریم و به همین دلیل دچار زیان شویم، یا اگر قصد داریم در یک شرکت خاص شغلی پیدا کنیم، ممکن است فرصت های دیگری را که ممکن است برای ما مناسب تر باشد در نظر نگیریم.

تأثیرات سوگیری تایید

سوگیری تایید به دلیل روش طبیعی کار مغز اتفاق می افتد، بنابراین حذف آن غیرممکن است. در حالی که اغلب به عنوان یک گرایش منفی که منطق و تصمیمات را مختل می کند مورد بحث قرار می گیرد، اما همیشه بد نیست. سوگیری تایید می تواند به طور قابل توجهی بر زندگی ما تأثیر مثبت و منفی بگذارد. از جنبه مثبت، می تواند به ما کمک کند تا به باورها و ارزش های خود اطمینان داشته باشیم و به ما احساس اطمینان و امنیت بدهد.

اما متأسفانه، این نوع سوگیری می تواند ما را از نگاه عینی و واقعی به موقعیت ها باز دارد. همچنین می تواند بر تصمیمات ما تأثیر بگذارد و منجر به انتخاب های ضعیف یا اشتباه شود.

برای مثال، در طول یک فصل انتخابات، مردم تمایل دارند به دنبال اطلاعات مثبتی باشند که نامزدهای مورد علاقه آنها را به خوبی نشان دهد. آنها همچنین به دنبال اطلاعاتی خواهند بود که نامزد مخالف را در نور منفی قرار دهد، ولی با جستجو نکردن حقایق عینی، تفسیر اطلاعات به گونه‌ای خواهد بود که فقط از باورهای موجود آنها پشتیبانی می‌کند و به خاطر سپردن جزئیاتی که این باورها را تأیید می‌کند، اغلب اطلاعات مهم را از دست می‌دهند. این جزئیات و حقایق ممکن است بر تصمیم آنها در مورد حمایت از نامزد تأثیر بگذارد.

چگونه بر سوگیری تایید غلبه کنیم

چند راه مختلف وجود دارد که می توانیم برای غلبه بر سوگیری تایید تلاش کنیم:

  • مراقب علائمی باشید که ممکن است قربانی آن شوید. این شامل آگاهی از سوگیری های شخصی شما و اینکه چگونه ممکن است بر تصمیم گیری شما تأثیر بگذارد، می شود.
  • به جای شواهدی که نظرات شما را تایید می کند، تمام شواهد موجود را در نظر بگیرید.
  • به دنبال دیدگاه های مختلف، به خصوص از دیدگاه کسانی باشید که دیدگاه های مخالف دارند.
  • مایل باشید نظر خود را با توجه به شواهد جدید تغییر دهید، حتی اگر این به معنای به روز رسانی یا حتی تغییر باورهای فعلی باشد.

نتیجه گیری

متأسفانه، همه ما به درجات مختلف به سوگیری تأیید مبتلا هستیم. حتی اگر فکر کنید که ذهن بسیار باز و گشوده ای دارید و قبل از نتیجه گیری فقط حقایق را مشاهده می کنید تا اندازه ای از این سوگیری در امان نخواهید بود، احتمالاً برخی سوگیری ها نظر شما را شکل می دهد. مبارزه با این تمایل طبیعی بسیار دشوار است.

با این حال اگر نشانه های سوگیری تأیید را بدانیم و این واقعیت را بپذیریم که وجود دارد، می‌توانیم تلاش کنیم تا با کنجکاوی در مورد دیدگاه‌های مخالف و گوش دادن به آنچه دیگران می‌گویند و چرا آن را تشخیص دهیم. این می تواند به ما کمک کند تا مسائل و باورها را از منظر دیگری بهتر ببینیم، اگرچه هنوز باید از گذر از سوگیری تایید خود آگاه باشیم.

 

سید مسعود علوی پور