آگاهی از لحظه حال زندگی را معنا می بخشد: حضور یعنی مراقبه در حرکت. آوردن ذهن آگاهی به فعالیت های روزمره زندگی بهترین تمرین حضور است. ما میتوانیم هنر اینجا بودن را تمرین کنیم، چه در صف طولانی فروشگاه مواد غذایی منتظر رسیدن به صندوق باشیم ، جه در ترافیک پشت فرمان در حال رانندگی باشیم یا حتی در حالیکه پوشک کودک را عوض می کنیم.
حضور در لحظه مستلزم تغییراتی ساده است (رسیدن از حالت عادی ذهنی سرگرد، به آگاهی و تجربه آنچه در حال حاضر در حال وقوع است) که آثاری شگفت انگیز و در عین حال باورنکردنی به جا می گذارد. شما می توانید این تغییر را در هر زمان و هر مکان انجام داده و تجربه کنید.
چرا باید حضور در لحظه را تمرین کنید؟ رهبران روحانی و فیلسوفان هزاران سال است که تلاش کرده اند به این سؤال پاسخ دهند. و با این حال فریس بولر ممکن است بهترین پاسخ را داده باشد: او هشدار داد: «زندگی خیلی سریع پیش میرود». “اگر توقف نکنید و مدتی به اطراف نگاه نکنید، ممکن است آن را از دست بدهید.”
او راست می گفت، زندگی بدون حضور خیلی سریع پیش می رود. وقتی از خواب بیدار می شویم، به سر کار می رویم، و کارهای دیگری را که باید انجام دهیم، سر و سامان می دهیم، اغلب با ذهن در وضعیت خلبان خودکار، کار می کنیم. روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها به سرعت می گذرند بدون اینکه درکی از این گذر زمان داشته باشیم. دانشمندان تأیید کرده اند که این تجربه با افزایش سن بیشتر حس می شود. هر سال که می گذرد، تازگی زندگی کاهش می یابد و درک ما از زمان تسریع می شود.
وقتی از خواب بیدار می شویم، به سر کار می رویم، و کارهای دیگری را که باید انجام دهیم، انجام می دهیم، اغلب با خلبان خودکار کار می کنیم. روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها به سرعت می گذرند بدون اینکه درکی از این گذر زمان داشته باشیم.
معلم ذهن آگاهی، جان کابات زین استدلال می کند که اگر واقعاً می خواهید زندگی طولانی تری داشته باشید، حضور بهترین راه حل است. با حضور، ممکن است واقعاً از نظر زمان تقویمی بیشتر عمر نکنید، اما تجربه شما از زندگی و درک شما از زمان گسترش می یابد. روزها، ماهها و سالها میتوانند غنیتر، معنادارتر و کاملتر باشند.
قدردانی از برگ های پاییزی، گوش دادن به صدای ترد زیر پاهایتان هنگام راه رفتن روی برف های زمستانی، بوییدن عطر گل ها یا علف های تازه هرس شده، احساس گرمای آفتاب تابستان – این ها کارهایی است که به ساده گی شما را در لحظه حاضر می کند، و این حضور است که سرعت شما را کاهش داده و گذر زندگی را کند می کند. حضور در لحظه به ما کمک می کند هر روز را با احساس سرزندگی، بیداری و رضایت بیشتر پشت سر بگذاریم.
مزایای دیگری نیز وجود دارد. حضور، به سادگی کیفیت وجود را تغییر نمی دهد بلکه میتواند کیفیت کارهایی را که انجام میدهید تغییر دهد و منجر به جریان خلاقیت بیشتر، افزایش روابط سالمتر و افزایش بهرهوری در خانه و محل کارتان شود.
از طریق ایجاد عادت حضور، میتوانیم با شگفتی اساسی زنده بودن در تماس باشیم و حتی معمولیترین لحظاتمان هم خارقالعاده میشوند.
چگونه در لحظه حال بمانیم
اما موضوع به این سادگی ها هم نیست. یک چیز کاملاً مرموز در مورد این لحظه وجود دارد. مثل گذشته نیست که بی نهایت پشت سر ما کشیده شود. همچنین مانند آینده ای نیست که بی نهایت جلوتر است. در واقع، لحظه ای که سعی می کنید آن را ضبط کنید، به سرعت از بین می رود و تبدیل به بخشی دیگر از گذشته می شود.
فیلسوفان تلاش کرده اند تا لحظه حال را تعریف کنند – زودگذر و بینهایت نازک – برخی دیگر آن را دارای عمق بینهایت میدانستند.
در واقع، یونانیان باستان سه راه را شناسایی کردند که گشوده شدن به لحظه حال، عمق تجربه و امکانات سازنده هر لحظه ما را افزایش میدهد.
اول، وقتی آنچه را که اینجا و اکنون است به طور کامل تجربه می کنیم، دیگر آنچه را که بیشتر می خواهیم به تعویق نمی اندازیم. ما در حال حاضر در کامل ترین حالت زندگی خود هستیم.
فیلسوف اپیکور این موضوع را به تصویر می کشد: «ما فقط یک بار به دنیا می آییم و لازم است که جاودانه نباشیم. با این حال، شما که ارباب فردا نیستید، شادی خود را به تعویق می اندازید؟»
این چیزی است که بسیاری از ما تجربه کرده ایم. آیا تا به حال این خبر تکان دهنده و غم انگیز را شنیده اید که یکی از نزدیکان شما درگذشته است و سپس به این فکر کرده اید که آیا من زندگی را تا آنجا که ممکن است به طور کامل و در حال حاضر انجام می دهم؟ مرگ ما را به شدت از زنده بودن و ارزشمند بودن هر لحظه آگاه می کند.
دوم، توجه به لحظه حال ما را قادر می سازد تا از طیف کاملی از امکاناتی که در هر لحظه وجود دارد استفاده کنیم. این به ما کمک می کند حتی با چالش برانگیزترین موقعیت ها هم سازگار شویم. اگر شما در فرودگاه با یک تاخیر طولانی مواجه شدید، می توانید به ذهن خود اجازه دهید را با افکار در مورد گذشته و آینده بچرخد. افکاری از قبیل: من باید پرواز جلوتر رو می گرفتم، کاشکی دیروز راه می افتادم و اگه پرواز کلا کنسل بشه چی؟ وای چقدر قراره بمونم اینجا؟ چقدر قراره خسته بشم؟…. یا میتوانید قدرت لحظه حال را تجربه کنید و از فرصتهای جدیدی که در نتیجه تأخیر در اختیارتان قرار گرفته استفاده کنید: یک پیادهروی سریع در سالن انتظار، لذت بردن از مطالعه، لذت بردن از یک نوشیدنی یا یک غذا، تماس با دوستان، نوشتن مطلب و …
وقتی موفق میشویم وارد لحظهی نازک حضور شویم، اتفاق شگفتانگیزی رخ میدهد: اضطرابها و رنجشها از بین میروند. ما راحتی، آرامش و آرامش بیشتری را تجربه می کنیم.
سوم، حضور، امکان سومی را باز می کند: شادی و رفاه. زمانی که لحظاتمان را در سفر به گذشته و آینده می سوزانیم، تمایل داریم در دام احساسات منفی، از اضطراب و حسرت گرفته تا عصبانیت تا رنجش، گرفتار شویم. مکتب اپیکوری در اندیشه یونان باستان از جملاتی مانند این استفاده میکرد: «مردم بیمعنا به امید آینده زندگی میکنند و از آنجایی که نمیتوان آینده را قطعی پیش بینی کرد، ترس و اضطراب آنها را غرق میکند.»
وقتی موفق میشویم وارد لحظهی نازک حضور شویم، اتفاق شگفتانگیزی رخ میدهد: اضطرابها و رنجشها از بین میروند. ما راحتی، آرامش و آرامش بیشتری را تجربه می کنیم. به طور خلاصه، ما رفاه بیشتری را حس می کنیم.
و اما سوال مهم،
لحظه حال چیست؟
این تقریباً مانند یک سؤال ترفند مانند به نظر می رسد. همه می دانند که لحظه حال همان چیزی است که اکنون در حال رخ دادن است. باد در درختان می پیچد، پارچه لباستان با پوستتان تماس دارد، آفتاب روی پوستتان می تابد، سرما باعث خنکی دستتان می شود و …
علم و حضور
موضع علم در این مورد روشن است. از لخاظ علمی اثبات شده که صرف زمان بیشتر در لحظه حال منجر به شادی بیشتر می شود. برای مثال، یک مطالعه انجام شده در دانشگاه هاروارد که در سال 2010 توسط متیو کیلینگزورث و دنیل گیلبرت انجام شد نشان داد که شادی رابطه معکوس با سرگردانی ذهن (مقدار زمانی که ما زمانی را صرف سفر در افکار مربوط به گذشته و آینده می کنیم) دارد .
کیلینگزورث و گیلبرت دریافتند که اکثر ما زمان زیادی را ناخواسته صرف سرگردانی ذهنی میکنیم و از حضور در لحظه حال محروم هستیم. در واقع، یک فرد به طور متوسط 47 درصد از روز را در سرگردانی می گذراند و به چیزی غیر از فعالیتی که در حال انجام آن است، فکر می کند.
به عبارت دیگر، این مطالعه برجسته نشان میدهد که یکی از کلیدهای خوشبختی در هدایت کردن توجه ما از سرگردانی و حواسپرتی ذهن به آنچه که در اینجا، در حال حاضر در لحظه حال اتفاق میافتد، نهفته است.
تمریناتی برای معطوف کردن توجه خود به لحظه حال
- توجه داشته باشید – ببینید آیا می توانید به کارهایتان آگاه شوید (مثلا هر بار که زیر دوش می روید).
- توجه خود را به مناظر، صداها و احساسات لحظه حال معطوف کنید . برای انجام این کار، توصیه می کنیم پاهای خود را زمین بگذارید و توجه خود را به نفس خود جلب کنید. از چیزی که «تنفس 4×4» یا نفس جعبه ای می نامیم استفاده کنید — چهار شماره دم، چهار شماره باز دم، برای چهار نفس. این حرکت به شما کمک می کند تا عادت خود را برای تغییر توجه از سرگردانی ذهنی و استرس به لحظه حال شروع کنید.
راهنمایی سریع
- حضور را هر روز تمرین کنید: هر روز حضور را تمرین کنید و اگر فراموش کردید این کار را زیر دوش انجام دهید، در برخی دیگر از لحظات زندگی روزمره، مانند بالا رفتن از پله ها یا استارت زدن ماشین، حضور را تمرین کنید.
- انجام آن را به خاطر بسپارید: سخت ترین چیز در ایجاد هر عادتی، به خاطر سپردن است. برای کمک به یادآوری شما، ما یک روش کم فناوری اما بسیار مؤثر ایجاد کرده ایم. یک برچسب در معرض دید در داخل حمام خود قرار دهید. اگر نمیخواهید از برچسب استفاده کنید، میتوانید از یک نوشته که روی آن کلمه حضور نوشته شده باشد استفاده کنید . بعد از یک ماه یا بیشتر، زمانی که این عادت ریشهدار شد، ممکن است متوجه شوید که دیگر به آن نیاز ندارید.
- چگونه به حضور در لحظه مسلط می شوید: پس از چند هفته یا یک ماه، شما به احتمال زیادآگاه می شوید که سعی می کنید که کارهایتان را آگاهانه انجام دهید. مثلا دوش گرفتن آگاهانه با ورود به حمام شروع می شود. این لحظه جادویی شکل گیری عادت است. این بدان معنی است که مغز شما مجموعه جدیدی از سیناپس ها را برای این فعالیت روزمره ایجاد کرده است.
- اگر بیشتر می خواهید: اگر عادت به دوش گرفتن را به دست آورده اید، یک نشانه پیشرفت برای خود ثبت کنید:حالا وقت آن است که یک تمرین دیگر اضافه کنید: پله ها. هر بار که از پلهها بالا یا پایین میروید، ببینید آیا میتوانید حضور داشته باشید یا خیر. این زمان مناسبی برای احساس احساسات در پاها یا جلب توجه خود به مناظر و صداهایی است که هنگام قدم گذاشتن شما رخ می دهد. این نشانه اضافی شما را حتی عمیق تر به تجربه حضور خواهد برد.
نقل از مجله ذهن آگاهی
No comment